...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

326. واقعا به کجا داریم میریم؟

دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۵۵ ب.ظ

توی اینستا چندتایی پیج بیمارستانهای مختلف رو دنبال میکردم خیلی وقت پیش، اعضای اونجا که اکثرا پزشک هستن به خیال اینکه منم از همکاراشونم به من درخواست دادن و خلاصه ده بیست تایی دکتر دارم توی لیست دنبال کننده هام (مقدمه)

امروز پست یکی از اون پزشک ها (یا شاید هم دانشجوی پزشکی) توجهم رو جلب کرد، همینجوری از رو بیکاری رفتم بقیه ی پست هاشو ببینم، متوجه شدم که مادرش هم دکتر هست و کلی با هم حال میکنن که همکارن! توی ادامه ی پست هاش دیدم عکس هایی داره با یه دختر توی مکان های عمومی مثل پارک و کافی شاپ و اینا، از اونجایی که توی بیوگرافیش چیزی راجع به نامزد بودن و ازدواج کردن و اینا نبود با خودم گفتم لابد اینم خواهرشه که اونم دکتره، اما در عین ناباوری دیدم نوشته یه دوست خوب! یه جورایی برام عجیب بود که مگه داریم پسری که بیاد توی جای عمومی که اقوام و دوست و همکار و آشنا هست با افتخار بنویسه فلان دختر دوستمه! والا تا جایی که ما دورو اطرافمون دیدیم پسرای ما معمولا توی جمع حتی با دختری که باهاش سلام و علیک دارن حرف نمیزنن  و احیانا اگه دوست دختری هم داشته باشن توی هفت تا سوراخ قایمش میکنن به دو دلیل: 

۱.سایر دخترا رو از دست ندن و شانس اینو داشته باشن که بتونن همزمان با اونا هم دوست باشن!

۲.اعتبارشون به حدی پیش اطرافیانشون خرابه که اگه بفهمن اون دختری رو دوست داره هزارتا فکرای ناجور میکنن!

اونیااونایی که من میشناسم به احتمال خیلی زیاد مربوط به گزینه ی اول هستن البته گزینه دوم هم خیلی ازشون بعید نیست! خلاصه اینکه یه لحظه به اون دختر حسودیم شد، درسته که اصلا معلوم نیس اون پسره نیتش با اون دختر چیه، اما همین که اونو پنهان نمیکنه بزرگترین ارزش رو بهش داده! واقعا نباید از هر باسوادی انتظار زیادی داشت، خیلیا "فقط" سواد دارن! 

یکی از پسرای فامیلمون که حداقل ۱۰ سال از من کوچیکتره، توی تلگرام ازم واسه درساش کمک میگرفت، به طور کاملا اتفاقی شماره من افتاد دست دوست دخترش که فک کنم باید راهنمایی باشه! چند شب پیش در کمال پررویی اومده از من میخواد چندتا مساله ی ریاضی رو براش حل کنم، درسته حل کردم اما واقعا به اینکه دهه های هفتاد به اون طرف گودزیلان به یقین رسیدم! مورد داشتیم طرف جلوی چشم اونی که میدونست دوسش داره رفته به دوسته همون دختره پیشنهاد دوستی داده و الانم با اون بیشتر بهش خوش میگذره و خدا برا هم حفظشون کنه! 

اینکه چطور بعضیا میتونن اینقد پست و هیز باشن واقعا آدم رو انگشت به دهن میکنه!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۰
بی نام

نظرات  (۱)

سلام
امیدوارم موفق باشی
خیلی زحمت میکشی
پاسخ:
سلام 
ممنون
شاد باشین.

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.