...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

350. بخدا از من دیوانه تو دیوانه تری!

پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۱۲ ب.ظ

اونقدری که از روزای بارونی و روزایی که برفا دارن آب میشن بدم میاد، عاشق همچین موجوداتی ام که صبح که هوا سرده درست میشه!

حالا چرا عاشقشونم؟ نمیدونم تا حالا از روشون رد شدین یا نه، ولی توصیه میکنم حتما یبار امتحان کنین، صدای شکستنشون اونقد لذت بخشه که اصلا قابل وصف نیست! این جور مواقع هرکی منو تو خیابون ببینه فک میکنه خُل شدم بس که زیگزاگی راه میرم تا همه ی این یخ ها رو زیر پام خورد کنم و لذت ببرم! یادم میاد توی کوچه ی مادربزرگم اینا که توی یکی از محله های قدیمی تبریز بود یه خونه ی خرابه بود که یه عده می گفتن اونجا یه پیرزن تنها زندگی میکنه، یه عده می گفتن جن داره، خلاصه هرکی یه داستانی میگفت، شیشه های اونجا یکی در میون شکسته بود و مام فرصتی که پیدا میکردیم چندتا سنگ مینداختیم تا بقیه ی شیشه ها هم بشکنه و خلاص! صدای خورد شدن این یخ ها منو یاد صدای شکستن اون شیشه ها میندازه !

امروز یه چیزی شنیدم یاد یکی از خواستگارام افتادم، رفتیم تو اتاق حرف بزنیم، میگم هدفتون چیه؟ میگه میخوام یه خونه بخرم سه تا اتاق داشته باشه! میگم چرا سه تا؟ ( پس چندتا؟) میگه واسه اینکه اگه یه روزی باهم دعوا کردیم و قهر کردیم هرکدوممون بریم توی یه اتاق تا ریخت همو نبینیم! آینده نگریش واقعا قابل تحسین بود! 

واسه بابای مهیار (داداش بزرگم، پدرِ پسرِ شجاع!) خیلی خواستگاری رفتیم! آخریش که عروسمون بود (از اون حرفای خیابانی بودااا) واسه یکی مونده به آخریش که رفته بودیم اومدیم بیرون داداشم گفت نه! گفتیم چرا؟ گفت چون دختره عین خودم بود، من دوست ندارم طرفم عین خودم باشه، دوست دارم باهم خیلی متفاوت باشیم! (اینم نظریه! ) 

اما من دوست دارم طرفم عین خودم باشه، متاسفانه تا حالا هم همچین آدمی به پستم نخورده، شده از کسی خوشم بیاد اما دلیل نمیشه اونی باشه که من میخوام! مثلا یکی باشه که کودک درونش خیلی فعال باشه، شوخ باشه اما شوخی هاش جلف و بی ادبانه نباشه، یکمم دیوونه باشه (عنوان پست) و خلاصه عین خودم ماه باشه، آی کیوی پایین هم نباشه، گیراییش خوب باشه، یکمم عصبی و خیلی هم غیرتی باشه دیگه نور علی نور میشه! یعنی میشه؟؟ یعنی اصلا همچین آدمی اختراع... ببخشید خلق شده؟ بعید میدونم...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۲۸
بی نام

نظرات  (۲)

من روزای یخی میترسم پام بره رو یخ ها بیفتم پام بشکنه:)
میگم الان عروس تون خوبه؟
زهرا باید طرف تو رو بدیم نجار ازش بسازه:)
پاسخ:
نه بابا خدا نکنه دختر 
اره خدا روشکر، تا بگی عروسمون کاریه 😁
پینوکیو؟ 😅😅
۲۸ دی ۹۶ ، ۱۷:۵۴ شباهنگ (بایقوش سابق)
من خوندم این یه نوع بیماریه به اسم خشخشوخولیا 😁  این افراد با صدای شکستن یخ حال میکنن ولی ملت فکر میکنن طرف خل شده خود منم بهش مبتلام 🤣
پاسخ:
اگه بیماری هم باشه خیلی باحاله اسمشم باکلاسه اونقد که کمتر کسی میتونه درست تلفظش کنه😅😅
ایول که تنها نیستم! خوشم اومد😁

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.