...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

405. زرد!

چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۳:۱۲ ب.ظ

فصل بهار همه چیزش یه طرف، این گُلای زرد و کوچولویی که همه جا واسه خودشون پلاسن یه طرف! منم که عااااااشق رنگ زرد! 

آسایش ندارم من از دست این میلاد! سیاه می پوشم میگه دلم گرفت، قرمز می پوشم میگه رنگش چشمامو اذیت مبکنه، سبز می پوشم میگه شدی درخت کریسمس، آبی می پوشم میگه ماهی هات کمه، دو روزه زرد می پوشم بهم میگه برزیلی! آخه بچه من به لباس تو گیر میدم که تو اینکار رو میکنی؟؟ بعد بگین دخترا رو نمیشه شناخت، شناخت نمیخواد که، گیر ندین همه چی حله! 

یه وبلاگی رو از سال ۹۰ میخوندم! بودن وبلاگ هایی که خیلی قبلتر میخوندمشون، الان بحثم این وبلاگه که سال ۹۰ شروع کردم! اون زمان هم تک و توک توی وبلاگ هایی با چند نویسنده یه چرت و پرتایی می نوشتم اما کم طرفدار نداشت، بگذریم! صاحب این وبلاگ فرقش با بقیه ی وبلاگ نویسا این بود که دختر بود، اهل تبریز بود، کوچیکتر از من بود، و از همه مهمتر اخلاقش عین اخلاق الناز بود! دو سال پیش بود یه اتفاقی افتاد و دیگه وبلاگش نرفتم، کلا آدرس وبلاگش رو فراموش کردم، هرچی عنوان پست هاشو سرچ کردم پیدا نشد که نشد! تا اینکه همین چند وقت پیش دوباره پیداش کردم و الان میبینم عه! آب در کوزه و ما گرد جهان می گشتیم (!) این دختره توی هر وبلاگی از وبلاگ دوستا و بعضا دشمنام :) که میرم اونجا رد و نشون و یاد و خاطره و کامنتش هست! قبول دارم که دنیا کوچیکه ولی نت چرا اینقد کوچیک شده؟! قبلا نت اقیانوسی بود برا خودش، الان شده روستا... تقریبا همه همدیگه رو میشناسن! :) 

+ دیشب اگه دوره همی رو ندیدین امروز عصر تکرارشو ساعت ۵ ببینین! خداییش هرچی راجع به ما دهه شصتی ها میگه عین واقعیته! 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۰۸
بی نام

نظرات  (۸)

تو از کجا اخلاق اون دختره رو دیدی که می دونی شبیه منه ؟؟؟😒😒😒😒😒😒😒😒😡😡😡😡😡
پاسخ:
از روی پست هاش... همهی پست هاشو خوندم!! همه شووووو!
تازه کامنت هاش و برخوردش با بقیه رو هم دیدم! عین خودته! :))
اوووففف از دست این گیر دادنای داداشا
منم دیشب یه لباسی پوشیده بودم موجهِ موجه.
حالا این خان داداش من چپ می رفت راست می رفت می گفت درش بیار بابا ناراحت میشه
گفتم نمیشه تو کاریت نباشه
آخرم انقدر که نترسوند هر بار که از جلو پدرم رد میشدم آیه "وجعلنا.. " رو می خوندم تا نبینه 😄

+ یه تونیک با دامن ساتن پوشیده بودم.
چند سال پیش قبل از اینکه خواهرم ازدواج کنن پدرم بهشون گفته بودن جلو مهمان فقط مانتو شلوار -_- واسه همین چشم برادرم ترسیده بود خخخ
پاسخ:
حالا میلاد ما نمیگه عوضش کن، یا میشینه مسخره میکنه میخنده یا اینقد تیکه بارم میکنه که آخرش دعوامون میشه! :))
۰۸ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۱۰ شباهنگ (بایقوش سابق)
البته بلا نسبت شما .شما که خانومین 🤠 من فقط مثل ترکی رو گفتم که همچین چیزی هست 🤣
پاسخ:
بله منم در حد مثل قبول میکنم ولی دارم براتون 😂
۰۸ فروردين ۹۷ ، ۱۹:۰۳ شباهنگ (بایقوش سابق)
ببخشید ولی خودتون میدونید یه مثل ترکی هست که میگه دلی قرمزی سویر سفه سارینی 🤣 من خودم عاشق قرمزم 😹
پاسخ:
😑😑😑سفه هم شدیم! اسسون دارم براتون😂
گلای زرد رو نکنین! گناه دارن!
پاسخ:
چشم دیگه نمیکنم :(
:)
پاسخ:
:)
دهه شصتی ها بهترین نسل بعد انقلاب هستن ولی سوختن ...
پاسخ:
بدجور هم سوختن :))
مگه شما هم دهه شصتی هستین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
خوشبختانه یا شاید هم متاسفانه بله 😂

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.