...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

436. آشپزه کی بودم من؟! :)

شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۹:۲۷ ب.ظ

تا دیروز غذایی رو که پنجشنبه عروسمون واسمون درست کرده بود کم کم داغ میکردیم و می خوردیم (مامان خونه ی آبجی ایناس) امروز دیگه دیدم غذا نداریم و بسم ا... شروع کردم به درست کردن سوپ! این دومین باره توی عمرم که غذا بدون کمک مامان درست میکنم! همینجا بگم که آشپزی بلدم و تعریف از خود "باشه" غذاهام واقعا خوشمزه میشن! ولی دروغ میگم که بلد نیستم چون اگه مامان باشه و من بلند شم غذا درست کنم بد عادت میشه و هی هی با دوستاش میره خوش میگذرونه و دیگه هم خونه نمیاد و خیالش راحت میشه که بله دیگه یه سیندرلا تو خونه هست که همه ی کارا رو بکنه! همینجوریشم واسه دیدن مامان وقت میگیریم... باور کنین تقصیره خودشه من دختر بدی براش نبودم و نیستم! دلتون بخواد نخواد اینم عکس سوپم... رنگش عالیه، طعمش از اون بهتر تر! 

یه چیزی از دیروز یادم رفت بگم! سهیل رو که آوردیم خونه، گفتیم ببریمش حموم تمییز شه! من عاشق اینم که نی نی ها رو ببرم حموم، مهیارم هنوز یه ساله نشده بود بردم، کلی آب بازی و به قول خودش "شاپ شاپ" کردیم! آبجی ازم پرسید الان سهیل رو میتونی ببری (خودش میترسه آخه) گفتم آره بابا کاری نداره که! آقا لباساشو که درآوردیم بچه سایزش یک چهارم اولش شد! شما فرض کنین از یه عروسک هم کوچیکتر... نه، خیلی کوچیکتر! خودشم باید اونقدر حواست باشه که نه شل بگیریش که بیوفته، نه محکم فشارش بدی که جاییش کبود شه، و از همه مهمتر بند نافش بود که بسته بودن و آویزون بود و نباید به هیچ وجه گیر کنه جایی و کشیده شه! یعنی وحشتناک... گفتم مامان غلط کردم، بخدا کار من نیست، شکر خوردم! والا مامان خودش می ترسید وقتی داشتیم دوتایی می شستیمش اونوقت من چه ادعای مسخره ای داشتم! نکته ی اخلاقی اینکه: وقتی کاری رو نمی تونین انجام بدین الکی ادعاتون نشه وگرنه مثل من به شکر خوردن میوفتین :))

+ حالم خیلی خوب است این روزها... تو آن را بهتر میکنی جانم...! 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۱۵
بی نام

نظرات  (۳)

واقعا هوس سوپ نکرده بودم هیچ وقت که کردم! ولی به نظرتون گذاشتن عکس غذا کار اخلاقی ایه؟ :D 

ای وااااای! بازم خیلی جرات کردید که گفتید من میبرمش! راستی مگه بچه رو چهل روزگی نمیبرن حموم؟ 
پاسخ:
نه واقعا اینکار کار خیلی ظالمانه ایه😊 عذر میخوام! 

نه بابا روز اول باید بره که تمییز بشه بعدشم هر دو یا سه روز یبار میبرن دیگه وگرنه بچه بوی بدی میده😁
مطمئنی مثل سیندرلا؟؟😂😄

😂 منم آشپزیم عالیه 😁 ولی میگم بلد نیستم که بقیه من جمله مامانم بد عادت نشن 😁
پاسخ:
اره سیندرلا... به همون مظلومی به همون خوشگلی :)

خوشم میاد روشی که در پیش گرفتیم عین همه! خدا کنه مامانامون نفهمین😁
تعریف از خود نباشه! منم آشپزی م فوق العاده است!!!(نه بی شوخی انصافا عالیه تقریبا همه چی درست می کنم و خوشمزه)
اندر احوالات شاغل بودن بابا،مامان هست که پسر خونه(در واقع تا یه مدت مدیدی تک فرزند و تک پسر خونه) باید آشپزی یاد بگیره:)
پاسخ:
بله توی دانشگاه هم اون دسته از پسرامون که خوابگاهی بودن مجبور شدن آشپزهای قابلی بشن! 

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.