445. رمضان مبارک...
این روزه داری و فضای معنوی ماه رمضون و بی حالی و گشنگی و پرخوری بعد از افطار یه طرف، اون تک زنگ های وقت سحر یه طرف! اصلا من ماه رمضون به عشق اون تک زنگ ها روزه میگیرم!
قضیه ی این تک زنگ ها بر میگرده به اون سال های ۸۵ به بعد که گوشی تازه مد شده بود و اونایی که گوشی داشتن نصف شب ها به دوستاشون زنگ میزدن، یا اس های سرکاری میفرستادن تا یکم فحش بشنون! ما هم تنها نصف شب هایی که (مجبوری) بیدار میشدیم و فرصت خوبی بود برا اذیت کردن و از خواب بیدار کردن دوستا، ماه رمضون بود!
ما که شروع کردیم به تک زدن، دیدیم عه طرف مقابل هم بیداره و تک میزنه، شب های بعد، اونا اول تک میزدن و ما جواب تک هاشونو میدادیم؛ تا اینکه این بین دوستامون شد یه رسم... با اینکه به نیت اذیت کردن این کار رو شروع کرده بودیم، همین تک زنگ ها باعث شد خیلی از دوستامون که خواب مونده بودن، بتونن برا سحری بیدار شن و سحری بخورن و خلاصه کلی هم ما رو بخاطر این کار دعا کردن!
اون زمان ها تعداد تماس هامون به قریب به بیست سی نفر می رسید! اون موقع ها اکثر دوستامون روزه میگرفتن، رفته رفته بخاطر مریضی و نمیتونم و حسش نیست و اینا، تعداد افراد اینقد کم شد که الان دو سالی میشه که فقط به سه نفر تک میزنم و از اونا تک دریافت میکنم، الناز و آیلار و همسایه مون که سالهاس از اینجا رفته و فقط ماه رمضون تک میزنه و بعد از اون دیگه هیچ خبری ازش نمیشه تا ماه رمضون سال بعد!
اینجوری که دیشب الناز غر میزد همین که امسال روزه بگیره و منم بتونم به اون تک بزنم شاهکار کردم و دیگر هیچ! چقد بی دوست شدم این روزا... :(
+ شماره هاتونو بدین واسه سحری بیدارتون کنم :)
+ امروز روزه بودم (تف به ریا) فک نمی کردم دووم بیارم اما خداروشکر مشکلی پیش نیومد!
+ حلول ماه رمضان مبارک :) التماس دعا دارم از همتون! :)