...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

456. اندر احوالات ما...

يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۰۳ ق.ظ

+ به دلیل بی حوصلگی حتی حسش نبود ادامه بدیم این توهم رو! 
+ داریخیرام در ترکی یعنی حوصلم سر رفته! 
+ از اینکه الان باخبر شدم جناب زیتون وبلاگشونو بستن اون هم برای مدتی طولانی خیلی ناراحت شدم ولی امیدوارم هرجا هست موفق و پیروز باشه... از این ناراحتم که چرا باید الان می فهمیدم اسمش "رضا"س! اسمی که من واقعا دوست دارم...! 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۱۳
بی نام

نظرات  (۱۷)

سلام
من اگه می دونستم انقد بعد رفتنم محبوب میشم زودتر میرفتم!😁
پاسخ به محبوبه خانم👇
نه واسه اون آشانایانی که وبلاگم رو می خوندم نرفتم(اساسا اگه می خواستم مانع اونا بشم واسه اینکه اذیتشون کنم و بفهمونم که جای اونا تو وبلاگ من نیست کل مطالب رو رمزی میذاشتم و تو کل وبلاگهای دوستان رمز رو واستون خصوصی ارسال می کردم(شرطی سازی نوع 5(مطلبی که قصد داشتم چند روز دیگه بنویسم))

زیتون یه سبک زندگیه خوردنی نیست!!!(مدل کمپین سمپاد یه سبک زندگیه فراموش شدنی نیست که توسط اینجانب و بقیه دوستان راه افتاده بود😊)

پاسخ به برادر گلم ابوصامد(محمد)👇
واقعیتش من هر موقع رفتم یه داستانی مسئله ای افتاد که مجبور به مشورت گرفتن از دوستان بیانی شدم و سریع برگشتم که مشورت بگیرم
دقیقا مثله الان!! دیشب ساعت 12:57 نصفه شب(که البته واسه من تازه اوله شب هست) اون ایمیل و مقاله ای که گفته بودم تو روز تولدم قراره منتشر کنم که سر و صدا خواهد کرد، دیشب تو اون ساعت جوابش ر وداد(بعد حدود 4ماه!) تا 20 دقیقه نصفه شبی عین دیوونه ها نمی تونستم جلوی ذوق مرگ شدنم رو بگیریم کلا نیشم باز بود!! بعد که نشستم واسه چندمین بار خوندم مشکل اصلی تازه پیدا شد! باید جواب بدم بهش، موندم که چی بنویسم واسش اگه وبلاگم بود قطعا یه اسکرین می گرفتم و راهنمایی هاتون رو می خواستم
پاسخ:
سلام
شما همیشه محبوب بودین نیازی نبود برین :)

محبوبه خانوم که پاسخش رو گرفت :)

منم اینبار زیتون رو که خوردم دقت میکنم فقط یه زیتون ساده باشه :)

برادرتونم که جوابشو گرفت!! هرچند که ما از چند و چون ایمیل بی خبریم اما ان شاءا... که خیره :)

ولی برگردین... این رفتن ها واسه هیشکی شگون نداشته :)) (تمام تلاشش را برای بازگرداندن زیتون میکند!)
آره آره لینک وبشو بده منم برم بخونمش
فحشدونیم تحلیل رفته 😁😂
پاسخ:
باشه حتما :)))))
۱۳ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۵۰ ابوصامد رضوان
زیتون یه بار رفت ولی زود برگشت
خداکنه الان هم زود برگرده
پاسخ:
ایشاا... زیتون پرورده برگردن😁 
اینجا من دیدم مثلا بعد از 12 هم بعضی فست فودا شلوغه.. :)

ماشیناشونم خیلی باهم فرق دارن.. 206 یا بنز.. :)) عه حداقل BMW با بنز.. یه چیزی.. قطعا من باشم که میگم بنز..

بستنی و بلال.. دلم درد گرفت.. :)) ولی نه جدی با هم خوردنش safe هست به قول شما که زبان خارجکی بلدین..؟ :))

جالب بود اینکه گفتین چرا دیر فهمیدین اسمش رضا هست.. :)


پاسخ:
والا  من از ساعت ۲ که از سرکار میام خونه بیرون رو نمی بینم تا فردا صبح ساعت ۸! یعنی از اول ماه رمضون تا حالا حتی ساعت مثلا ۶ عصر هم نرفتم ببینم اصلا آدم تو خیابون هست یا نه... برا همین خبر ندارم ولی خب ساعت ۱۲ باز بودن مغازه ها توی این ماه طبیعیه😁

واسه جاهایی که ریا گناه داره با ۲۰۶ میریم واسه جاهایی که گناه نداره و همه هم سطحیم  با بنز😁 خلاصه جوری میریم که همرنگ جماعت باشیم😂😂

ایشاا... که سیفه😂 دله دیگه بخواد حالیش نیست که اینا باهم می سازن یا نه... فوقش بساز نبودن بین خوردنشون یه ساعت فاصله میندازیم😁

اخه اگه زودتر اسمشونو میدونستم دیگه موقع خوردن زیتون فک نمیکردم دارم یه بلاگر رو میخورم😂😂 یبار باید تقاضا کنم از بچه ها اسم خوردنی ها رو برا خودشون نذارن، آدم موقع خوردن اون خوردنی ها هی فک میکنه داره یکی از بچه ها رو میخوره😂😂
لا اله الا الله

+زهرا
بیا بزن این طرف صورتم و بگو خواب نمیبینم!
آخه اگه دختر بود یه چیزی، میگفتیم حساسه
ولی آخه از یه پسر بعیده این حرکتا!!

پاسخ:
عب نداره محبوبه جون تو اعصاب خودتو خورد نکن... حالا از رو بچگی یه اشتباهی کرده بیا رضایت بده😂😂 
ادرسشو بخوای بهت میدم😁 تو هم برو بخون به تو هم توهین کنه تنها نباشم😂😂
پسر بوده؟؟؟

+لا اله الا الله
هی می خوام یه چیز بگم هی خود خوری می کنم
واقعا این رفتارا برام عجیبه!!
پاسخ:
بله متاسفانه...
حالا ببین من چقد خودمو کنترل کردم که چیزی بهش نگم! هرچند غیرمستقیم حرفامو هم زدم... 
آره یادم اومد
از منم اجازه گرفته بودی و اونجام تعجب کردم که چرا اجازه می گیری


+بی جنبه ی لوس و خونوک
اه
اگه می خواد کسی نخونه خب رمزی کنه این اداها چی چیه دیگه :///
پاسخ:
اگه دیدی کسی یه کار عجیبی میکنه تعجب نکن، بدون قبلا تجربه ی بدی داشته... جمله ی قصار رو حال کردی؟؟😂😂
+ موافقم
نه میخواد بخونیم ولی مثلا میخواست بگه من اونقد پسر باتقوا و مومن و از این چرت وپرت هایی هستم که یه دختر که کامنت میذاره به قول ما ترک ها (خودشم ترک بود) میقاپمش! (یعنی پاچه میگیرم!)😂😂
من از آنجایی که با رفیق فابریکم تو قهر به سر می برم خیلی دپرس شدم اینا ور خوندم.
باید برم یه رفیق فابریک دیگه پیدا کنم برای خودم
گیری دادی به رضاها :)
پاسخ:
جایی نرو خودم در خدمتم 😘 البته خب اگه قابل بدونی😊
من و آبجی از خیلی وقت پیش بدون هیچ دلیلی عاشق این اسم بودیم، حالا اسم داداش بزرگم محمدرضا هست اما باز قانع نمیشیم و دوست داریم رضاهای زیادی دور و اطرافمون باشه😁
تو برای خوندن آرشیو وبی اجازه می گیری؟! 
خیلی باحالی بابا!!!
پاسخ:
یبار آرشیو یکی رو خوندم چون قشنگ بودن کامنت هم گذاشتم، اومد هرچی از دهنش دراومد بهم گفت بعد هم گفت دیگه نخون! گفتم اصلا التماس کن بخونم! یعنی دیدم که اجازه میگیرم... 
خب ان شاءالله با اومدنشون داریخماقتون بر طرف میشه :)
امری نیست خواهر ؟
با اجازتون مرخص میشم .
شب عالی بخیر
پاسخ:
بی صبرانه منتظره اومدنشونم😊
لطف کردین پیام دادین😊
شب و روزتون بخیر و خوشی ان شاءا..😊
بی دلیل نبود دیگه
گویا وبلاگشون از طرف اشناهایی که ایشون دوست نداشتن مطالبشون خونده بشه، خونده میشده!

پاسخ:
اره راس میگی... ولی حیف شد من میخواستم وقتی سرم خلوت شد پست های قدیمیشو بخونم ازشم قبلا اجازه گرفته بودم...
قوناقلاروز گئدیلر ؟
پاسخ:
بله گئدیلر اما ساباح گینه گلجاخلار😂😂 
۱۳ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۱۵ محسن رحمانی
:))

گفتن یه مدت نیستن .
پاسخ:
بله ولی انگار مدت طولانی! 
۱۳ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۱۴ بهرنگ قدوسی
مگه الان روزه نیستی؟🤔🤔🤔🤔

پس چرا من  روزه ام 
تازه فهمیدم الان امریکا روزه  ایران شبه  افطار گذشت  چقدر خنگم 😅😅😅😅😅
پاسخ:
شما با ساعت آمریکا تنطیمین ما با ساعت محلی😂😂 
اوهوم منم وقتی فهمیدم آقا رضا بستن و رفتن خیلی ناراحت شدم
کاش حداقل اینجا رو بخونه و بدونه که رفتنش واقعا ناراحتمون کرده
و امیدوارم دوباره از نو شروع کنه و آدرسشونو در اختیارمون بذاره.
پاسخ:
من امروز دیدم... اخه یهو بی دلیل نمیشه که! 
منم منتظره دوباره نوشتن های ایشون هستم :(
سلام آبجی زهرا بانو :)
منم از رفتن رضا (زیتون) جا خوردم ...
باشون ساغولسون بالاخره گلر .
نیه داریخیسان باجی ...
پاسخ:
سلام جناب قدح عزیز :)
نمیدونم چرا بی خبر رفتن.. امیدوارم زود برگردن! 
والا خودمم نمیدونم نیه داریخیرام... :(
۱۳ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۴ بهرنگ قدوسی
مگه روزه نیستی 😅😅😅😅
پاسخ:
این شرح حال الانمون بود... تا سحر وقت داریم چیزی بخوریم...

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.