...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

قبل از عید بود که رایتل یه طرح داشت که اونایی که دفترچه ی تامین اجتماعی دارن اگه سیم کارت بگیرن یه سال مکالمه ی رایگان دارن! سیمکارتشو گرفتیم به امید اینکه یه مخاطب از نوع خاص هم پیدا میشه توی این یه سال که صبح تا شب باهاش فک بزنیم و خلاصه از این طرح به نحو احسن استفاده کنیم...

دو ساعت مونده بود ساعت کاری تموم بشه! کارامو کرده بودم و حوصلم سر رفته بودم، اومدم لیست مخاطب های گوشیمو هی بالا و پایین رفتم تا کسی رو پیدا کنم (رایتلی) اما دریغ از یه نفر! به آبجی زنگ زدم میگه تو امروز صبح اینجا بودی دیگه... راس میگه، صبح که ساعت ۹ میرم سرکار، امروز رفتم خونه ی آبجی و یه ساعت با سهیل بازی کردم تا بتونه کاراشون بکنه! به مامان زنگ زدم گفت کار دارم الان میای خونه حرف میزنیم دیگه... به میلاد زنگ زدم گفت سرکارم نمیتونم حرف بزنم... داداش و عروسمونم که گوشی واسشون یه چیز نمادینه و هیچوقتِ خدا بهش جواب نمیدن! موند فقط یکی از دوستام که به اصرار من رفته بود رایتل گرفته بود اونم یه مدت گوشیش سوخت، یه مدت هم سیمکارتشو داد دست داداشش، الانم که رفته تهران ارشد میخونه و احتمال میدادم نتونه حرف بزنه و وقتی زنگ زدم دیدم بله؛ کلا خط خاموشه! 

من موندم و یه عالم وقت اضافه و حرفای نزده و بی حوصلگی و گوشی ای که سال به سال زنگ نمیخوره! آخه اینم شد زندگی؟ اینم شد تکنولوژی؟ 

ظهر اومدم خونه، مامان میگه بیا بریم بیرون حوصله ت بیاد سر جاش! میگم کجا، میگه بیا نپرس! منم کفش ۱۰ سانت پوشیدم که لابد پارکی جایی میخوایم بریم؛ مامان میگه زیاد میخوایم راه بریمااا، میتونی با اینا بیای؟ میگم آره بابا من با اینا بالای کوه هم میرم! منو برده اون طرف شهر... بعد از دو ساعت پیاده روی بدون حتی لحظه ای استراحت، خسته و کوفته اومدیم خونه، میگم مامان خدا خیرت بده واقعا سرحال اومدم، تو لطف کن دیگه در حق من از این لطف ها نکن، بخدا من همینجوریشم دوست دارم :) 

+ توی این فیلم های کُره ای یکی میخواد به یکی دیگه بگه که مثلا امروز فلان کارت اشتباه بوده، اول یه ناهار مهمونش میکنه بعد اون وسطا حرفشم میزنه، یعنی واسه هرکاری اول میرن غذا میخورن بعد کارشونو میکنن! جوگیر شده بودم میخواستم توی یکی از گروه ها مختلط اعلام کنم که کی با من میاد بریم بیرون یه ناهار مهمون من! بعد یادم اومد که اینجا ایران است و کلا بیخیالش شدم، بماند که پول مفت هم ندارم واسه کسی که نمیشناسمش خرج کنم :) در کل میخوام بگم که آدم های جوگیر بهتره فیلم های خارجی (مخصوصا کُره ای) نبینن :)  

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۲۶
بی نام

نظرات  (۶)

این ترم درسامون سخته وقت معتاد شدن نیست
ترم بعدی تک تکشونو میبینم :))))
پاسخ:
اره اره... اول درس بعدا این چیزا :)) 
تازه بعد از درس هم یه کار خوب پیدا کن و بعدش کلییییی وقت ازاد داری واسه تماشای اینا :) 

+ راستی بلاگفا فک کنم قاطی کرده نتونستم بیام وبلاگت... بعدا میام مفصل با هم صحبت میکنیم :)
من یه زمانی معروف بودم به اینکه این میره خونه، گوشی رو دم در آویزون میکنه :)) چون کلا کم پیش میاد حال داشته باشم تل یا اس جواب بدم.. :) استدلالمم اینه که کسی با من کاری نداره تو خونه.. :)) بیرونم که باشم و سر کار.. کم پیش میاد.. دیگه کلا این پیامک های این مدلی که بیا طرح فعال کن و اینا هم گذاشتم تو بلک لیست که هیچی برام نیاد...

+ مواظب این اوقاتِ اوجِ حسِ تنهایی باشین... :)
پاسخ:
منم یه زمان اینقد گوشیم ساکت بود که یادم میرفت از رو سایلنت درش بیارم، بعد یهو کاری پیش میومد و مامان اینا میخواستن بهم زنگ بزنن عمرا میتونستن منو پیدا کنن و وقتی میومدم خونه حسابی فحش بارم میکردن! البته گوشی الانم ساکته، ولی دیگه رو سایلنت نمیذارمش که اگه اتفاقی کسی روزی جایی زنگ زد ذوق مرگ شم :))

+ بله بله توی اینجور وقتا احتمال انجام کارهای احمقانه بیشتره :)) 
۲۶ مهر ۹۷ ، ۲۲:۵۰ پرتو کیانی
اووخییی...:)
اشکال نداره ورزش کردی:))خخخ ...

البته من بافیلم های کره ای مشکلی ندارم ولی خب همچین موضوع هایی موجود است:)

پاسخ:
ورزش با کفش پاشنه بلند؟؟؟ دمت گرم بابا :))

بله بله موجود است :))
برا من انقر پیش اومده !! با این تفاوت که من طرح نداشتم حرص نخوردم :)))

مامان شما که خوبه !! مامان من منو میبرد بازار خیلی شیک چارتا پلاستیک هم میداد دستم :|
هرچند الان توی خوابگاه دلم واسه همون بیرون رفتنا هم تنگ شده .

کلا من با فیلمای همه کشورا یه مشکلی دارم
امریکایی و ترکی که خیلی کثیفن
هندی هم که کلا مبالغه س
کره ای ها هم که جدیدا صحنه هاشون زیاد شده ... اگه فیلم کره ای بدون صحنه دیدی معرفی کن :)))
پاسخ:
از طرح منم ۶ ماه مونده، تموم شه دیگه حرص نمیخورم :))

نمیدونم حوصله ی سریال نگاه کردن رو داری یا نه، اما اگه داری اینا رو از دست نده، اکثر سریال های کره ای صحنه های خیلی کمی دارن در حد ۳۰ ثانیه یا کمتر حتی! 
۱. اسم من خوشگل گانگامه 
۲. خدمتکار خانه ی تو
۳. او زیبا بود
۴. (فیلم سینماییه) عروس کوچک من :)
۵. بزرگ
و... فقط اینا رو نگاه کنی معتاد میشی! از الان میگم که بعدا مورد لعن و نفرین نباشم :)))
۲۶ مهر ۹۷ ، ۱۳:۴۳ جناب منزوی
یعنی اوج مظلومیت :)
تا حدودی اتفاق افتاده ولی کار به فیلم های کره ای نسل جدید نکشید، تا همون موهیول ارتباطم رو باهاشون قیچی کردم :)
پاسخ:
اوجِ اوج! :))

من کلا اهل سریال های کره ای نبودم، جومونگو دیده بودم فقط، حتی این موهیول رو درست حسابی نگاه نکردم... نمیدونم چی شد و از کجا شروع شد که اینجوری شدید معتادشون شدم :/  
با جمله آخر به شدت موافقم:|
پاسخ:
:))

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.