...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

578. ولمون کنین تورو خدا... + بعدا نوشت!

چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۳۱ ق.ظ

هر وقت یه خواستگار سر و کله ش پیدا میشه و بعد از رفتنش قیافه ی من سه در چهار میشه، مامان میره رو منبر و شروع میکنه که " بسم ا... الرحمن الرحیم، روایت داریم که اگه دیدین خواستگاری خوبه (از لحاظ دین و اخلاق) بهش دختر بدین..." میگم همینجا صبر کن! قربون دهن اونی که اینو گفته، ولی مگه شرط ازدواج رضایت طرفین نیست؟ من چجوری رضایت بدم با کسی ازدواج کنم که نه میشناسمش، نه از اخلاقش میدونم، نه حتی از تیپ و قیافه ش خوشم میاد، اونم صرفا بخاطر اینکه گفتن نماز میخونه (حالا راست یا دروغ!!)؟! اصلا احساس ما مهم نیست که طرف رو دوست داشته باشیم یا نه؟ از طرف خوشمون بیاد یا نه؟ به دلمون بشینه یا نه؟ میپرسم مامان تو دین اسلام کدوم زوج همیشه الگو بوده؟! میگه "حضرت محمد و حضرت خدیجه؛ حضرت علی و حضرت فاطمه" میگم آ قربون دهنت... حضرت محمد که یه عمر برا حضرت خدیجه کار میکرده، حضرت علی هم که کلا تو خونه ی حضرت محمد بزرگ شده... آیا اینا هم مثل ما ندیده و نشناخته ازدواج کردن و شدن الگو؟! 
آقا من شرق زده، اصلا من کُره زده، یکی بیاد به من بگه چطور میشه اخلاق و دین یه پسری که با ما هفت پشت غریبه س و میاد خواستگاری رو فهمید اونم توی دو سه جلسه نه، ده جلسه، اصلا بیست جلسه؟! طرف میگه سوالای انحرافی و نکته دار ازش بپرس، بابا مگه کنکوره؟! تازه اینکه من بخوام بفهمم مثلا دست بزن داره یا نداره رو چجوری با سوال انحرافی از زیر زبونش بکشم بیرون؟! اگه فهمیدن این چیزا غیرممکنه خب آیا من اشتباه میکنم که فقط رجوع میکنم به دلم و میبینم که دلم رضا نمیده و میگم نه؟! هرچند بیشتر معتقدم که اگه واقعا قسمتم باشه خدا مهرشو به دلم میندازه و ناخودآگاه قبول میکنم... عقیدم رو نمیخوام تحمیل کنم اما اینکه بخوام به بقیه بفهمونم که درکم کنن خیلی سخته... خدا واقعا به من صبر بده...
+ این سومین خواستگارم بود که رشته ش مهندسی برق بود! چند تا از پسرای همسایه مونم برق خوندن، النازم مهندسه برقه، حتی اونی که دوسش داشتم هم رشته ش برق بود... میگم به نظرتون یکم این رشته تو جامعه اشباع نشده یا فقط طرفای ما اینجوریه؟! 

+ شفاف سازی: اصلا یکی از بزرگترین مشکلاتی که من با خواستگارام داشتم (جدا از اینکه یه عده اونا منو رد کردن و یه عده هم به دلم ننشستن) مساله ی آذری بودنشونه! درسته ما خودمون جد اندر جد و نسل اندر نسل تبریزی بودیم و تُرک، اما چون بزرگ شده اینجا نیستیم و ترکی صحبت نکردیم، عادت نداریم ترکی حرف بزنیم ولو کاملا به این زبان مسلطیم! اصلا گیریم زبان ترکی بهترین و کاملترین و فوق العاده ترین زبان دنیاس و زبان فارسی پست ترین زبان دنیا، بالاخره زبان رسمی کشورمون فارسیه و اینکه یه خواستگار تحصیل کرده میاد و میگه فارسی نمیتونم حرف بزنم و من فارسی حرف میزنم و اون به خودش زحمت نمیده و در نهایت ترکی جوابمو میده بیشتر منو میسوزونه... شاید مساله ای نباشه اما در آینده مشکل ساز میشه، مخصوصا الان که ازدواج ها سر هیچی به طلاق کشیده میشه! شما فرض بفرمایید پس فردا بچه ی من تو خونه با من فارسی حرف بزنه با باباش ترکی! اصلا میشه؟ یا پس فردا من با همسرم میرم چیزی بخرم اون میاد ترکی حرف میزنه و من فارسی، مسخره مون نمیکنن؟؟ شاید واسه شما مسخره به نظر بیاد اما باید بهتون بگم که تبریزی ها اگه بفهمن که شما ترکی بلدین و اما به هر دلیلی دارین فارسی حرف میزنین حسابی مسخره تون میکنن، ما هنوزم که هنوزه به خیلی از فامیلامون نتونستیم بفهمونیم که بابا به پیر به پیغمبر اینکه ما فارسی حرف میزنیم واسه کلاس گذاشتن نیست، اصلا مگه زبان فارسی کلاس داره؟! ولی خب همیشه تو جمع فامیلی این فارسی حرف زدن های ما مسخره میشه و کلی اعصابمونو خورد میکنه... در جواب به اونایی که میان به من میگن تو سخت میگیری و تقصیرارو میندازن گردن منو پستمو پسند نمیکنن و فک میکنن مشکل از منه فقط میتونم بگم " عزیزم سن بیرین بیلیسن، بیرین بیلمیسن" یعنی تو اگه یه چیزی بدونی یه چیزی هم نمیدونی و نباید فقط از روی اون چیزی که خودت میدونی طرف رو قضاوت کنی، آخه تو که توی شرایط من نیستی که! 

موافقین ۲ مخالفین ۲ ۹۸/۰۵/۳۰
بی نام

نظرات  (۸)

منم مهندس برقم :))

پاسخ:
از آشنایی باهاتون خوشبختم :)

سلام

اولا به مهندسی برق توهین نکنید..مهندس برق داریم تا مهندس برق!!!:)

خیلی خودتون درگیر زبان و لهجه نکنید

معیارهای اصلی تونو در نظر بگیرید

باور کنید چرت تر ازز جلسه اول خواستگاری نیست

به اصالت طرف خانواده اش و جوهر خود پسر نگاه کنید

نهایتش میرید با هم نمی سازید طلاق میگیرید دیگه:)

این هم پسر به پای خودش میاد یکی بزنید تو سرش بیفته دیگه

برید زندگی تونو بکنید

اصلا ببینم شما چند سال دیگه میخواید زندگی کنید؟ به اندازه حضرت نوح که عمر نمی کنید

الکی برای ما بلوف کره ای هم نزنید...هنوز شما تو آذری اش موندید:)

اصلا میخواید من بیام براتون یکیشو انتخاب کنم؟

پاسخ:
سلام و درود :)
بله صد البته که مهندس داریم تا مهندس... همه مثل شما استاد مهندس ها نمیشن که :)
چون دیگه سنی ازمون گذشته مجبوریم رو همون جلسه ی اول حساب کنیم و زندگی رو از همونجا شروع کنیم، وقت نداریم که بریم یه چند سالی هم دوست شیم که :)
جوهر پسر رو میشه دید مگه؟ :) 
بله دیگه طلاق هم که باب شده... یکی هم ما! :))
عمر دست خداس، شاید رکورد حضرت نوح رو شکستم :)) 
خیلی عالی میشه اگه شما بیاین یکیشو تایید کنین :)

بابا یکم یواش با حوصله ترسیدیم خب خخخ

پاسخ:
دقیقا کجاش تند و بی حوصله و ترسناک بود عایا؟! :))
۳۱ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۱۸ جناب منزوی

سلام

حسابی دلتون پر بود :)

امیدوارم این مشکلات برطرف بشن و بهترین گزینه نصیبتون بشه

پاسخ:
سلام و درود بر شما
اره واقعا... تنها جایی که میتونم دق و دلیمو خالی کنم اینجاس! 
ایشاا... :)
۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۱۳ کارمند مجرد

من یک مطلبی را می گویم صریح چون برداشت و احساس من از این نوشته هاست

دو حالت بیشتر نداریم:

1. شما دنبال جلب خواستگار و همسر در فضای مجازی هستید

2. "    "       "         "        "        "         "       "        نیستید

هر دو حالتش بحث داریم روش

کدومش در مورد شما مصداق داره؟

 

ببینید فضای مجازی هم می تواند راهی برای آشنایی باشد

اما فقط یک نقطه شروع هست و نه ابزار

این را کلی می گویم

حتی اگر دلتان نخواست پاسخی بدهید

 

امروز و این دوره، اشنا شدن و یا سرنخ اشنایی در فضای مجازی

هیچ فرقی با معرفی کردن های سنتی بدون هدف، بدون شناخت و بعضا خاله زنکی ندارد

و از جهاتی هم بهتره

اما فقط یک نقطه شروعه و باید بلافاصله با اطلاع پدرومادرها به تلفن و ملاقات و گفتگوی حضوری برسه

و لاغیر

پاسخ:
برداشت خواننده ها کاملا آزاده و البته ممنونم که خیلی رک برداشتتون رو گفتین! 
من هر دو گزینه رو اینطور جواب میدم که جلب توجه کردن با جلب خواستگار کردن اونم تو فضای مجازی خیلی فرق داره، خب البته که همه دارن سعی میکنن جلب توجه کنن، حالا یکی با نوشتن پست های عاشقانه، یکی با نوشتن پست های طنز، یکی پست های غمگین و بقیه هم تجربیات و روز نوشت... اما اینکه هر جلب توجهی پشتش نیتی واسه دوستی یا خواستگاری باشه یکم بدبینانه س، هرچند همون طور که شما در ادامه ی کامنت فرمودین منم خیلی مخالف آشنایی هایی مجازی نیستم و اگه اصولش به قول شما رعایت بشه ابدا توش ایرادی نمی بینم... برای متوجه شدنم منظورم نظرتون رو به این پستی که دوسال پیش گذاشتم جلب میکنم:
http://asbakeshi.blog.ir/1396/12/14/386-آشنایی-مجازی،-درست-یا-غلط

در نتیجه با توجه به حرفای شما و دیدگاه مثبت خودم راجع به آشنایی های مجازی همچین بدم هم‌نمیاد بجای اینهمه خواستگار سنتی که اکثرا هم اونا منو پسند نمیکنن و ضربه ی روحی شدیدی به من میزنن، خواستگار مجازی ای داشته باشم که اگه هم قراره بهم بخوره لااقل از طرف من باشه که کمتر آسیب روحی ببینم! 

زهرا این ناشناس مستر میرزا مهدی خودمونه

شک ندارم

^_^

پاسخ:
منم دقیقا یاد ایشون افتادم... توی پاسخ اسمشو هم اول نوشتم ولی بعدش گفتم شاید ناشناس کامنت داده نمیخواد کسی بدونه بعد پاسخ رو ویرایش کردم و نوشتم "یاد شخصی افتادم" :))

آخه بشر ، اگه من اینقدر خواستگار داشتم تا حالا 3بار شوهر کرده بودم 

تورو فقط باید به جرم خواستگار آزاری تیر بارون کرد.

شما چندتا انتخاب بیشتر ، واسه ازدواج نداری 

1-کیم جونگ اون (رهبر کره شمالی )

2- جومونگ 

3-این یارو مرگ مغزیه جان ایل وو

در هرصورت از شوخی گذشته 

مثل اینایی که دستمال کاغذی رو برمیدارن ی فینگ میکنن توشو بعدش میندازنش دور نباش 

ی خورده تاش کن . اینور اونورش کن . خوب طرفو برسیش کن . میشه ازش استفاده کرد یا نه. 

دستمال کاغذیرم آدم 4. 5 بار توش فینگ میکنه . نه اینکه ی فینگ کنی بندازیش دور

نمی دونم شایدم میخوای جعبه دستمال کاغذیه خالی شه . عکس خرسی زیرشو بکنی 

نکنه یکی رو زیر سر داری. اینارو رد میکنی   

در هر صورت برات ارزوی خوشبختی میکنم 

وموفق باشی

 

 

پاسخ:
چقد این سبک نصیحت کردن هاتون منو یاد شخصی انداخت که الان دیگه وبلاگشونو بنابه دلایلی نمینویسن :(... آدم بزرگی بودن... یهو دلم واسه حرفاشون تنگ شد... بگذریم!

بین این گزینه ها همون مرگ مغزیه که خاطرش واسم خیلی عزیزه اگه صاف تو روم وایسه بگه من فقط کره ای باهات حرف میزنم و همینه که هست شاید نبوسمش اما میذارمش کنار! 100 درصد خواستگارایی که داشتم وقتی بهشون گفتم بهتره خانوم و آقا به یه زبان مشترک باهم صحبت کنن برگشتن گفتن عه؟! من؟! خاک عالم... یجوری واکنش نشون دادن که انگار بهشون گفتم برو دزدی کن!! اینا حاضر نیستن بخاطر همسر احتمالیشون یه قدم بردارن بعد من تو زندگی دلمو به چیه اینا خوش کنم؟!
شاید الان بگین خب تو که ترکی بلدی تو ترکی صحبت کن... من در صورتی قبول میکردم که زبان رسمی کشورمون ترکی می بود... اون روز که رفتم با اون تایوانی ها حرف بزنم نه اونا منو مجبور کردن که به زبانشون صحبت کنم نه من وادارشون کردم فارسی بلغور کنن... چرا؟! چون یه زبان مشترکی بود که بشه ازش استفاده کرد... طرف از انگلستان هم بیاد بهش نمیگیم که زبان تو انگلیسیه دیگه غلط کردی حالا نوبت توعه که فارسی حرف بزنی... ما مجبوریم خودمونو با اون وفق بدیم!

راجع به دستمال کاغذی باید عرض کنم که خدا شاهده من فقط به فینگ کردن توش بسنده نمیکنم و بعد از سالها استفاده ازش آخرشم یه دور باهاش کفشامو تمییز میکنم بعد میندازم دور... حالا شما همچین مثالی فرمودین بنده هم با همون جواب دادم وگرنه برای من آقایون اینقد محترم هستن که هیچوقت به چیزی تشبیهشون نکردم!

و اما اینکه من کسی رو زیر سر دارم یا نه رو خیلی راحت میتونین حدس بزنین! اول اینکه اگه داشتم قطعا تا الان باید میومد... مخصوصا که من هی میگم خواستگار دارم و بالاخره یه جایی باید یا بهش برمیخورد یا میترسید و خلاصه سر و کله ش پیدا میشد... دوم اینکه اگه داشتم خب دلم به اون قرص بود و اینقد حرص و جوش نمیزدم که این خواستگاری هم به فنا رفت و بیام ازش طومار بنویسم و دق دلیمو اینجا خالی کنم... سر همون زیر سریه خالی میکردم کسی هم نمیفهمید :) سوم اینکه با خوندن کامنت شما هی نمیگفتم کاش ایشون که ناشناس کامنت دادن و منم نمیشناسمش یه پسر خوشگل و خوشتیپی باشه که از من خوشش میاد و عاشقم بشه و بیاد خواستگاریم :)) (این دیگه واقعا نشون دهنده ی بی کس بودنه) و چهارم اینکه تنها چیزی که زیر سرمه بالشم و دیگر هیچ...


دیگه خوب خواهر من منتظر برق سه فازی

از تو همین خواستگار برقیا یکی رو انتخاب کن دیگه

آخه شما دیگه امان نمیدی که 

طرفو نجویده . عکس برگردونش میکنی به جواب رد

تا طرف میخواد ی ارض اندامی بکنه . با تفنگ بادی میزنی شاپرشو 

ی خورده با خواستگارای محترم بیشتر صحبت کن . وقت بده بهشون . 

 برای اینم که بفهمی خواستگار دست بزن داره یانه 

تو مجلسه خواستگاری بی هوا بلند شو بخوابون تو گوشش . اگه مثل سطل ماست وایساد نگات کرد دست بزن نداره

 

پاسخ:
مگه من گفتم همشونو من رد کردم؟ خو یکیشو من رد کنم اون دوتای دیگه اونا بودن که منو پسند نکردن دیگه :)) من فک میکردم فقط خودم اعصاب مصاب ندارم میبینم که شما کم مونده پاشین منو یه دست کتک هم بزنین :))))
 والا من دیگه اونقدام نامرد نیستم که بهشون وقت ندم ولی خب هرچی صحبت میکنیم باز طرف لامصب به دلم نمیشینه دیگه! شما خودت نمیدونم خانومی، اقایی، آشنایی یا غریبه، یکی به دلت نشینه و هی باهاش حرف بزنی آخرش قبولش میکنی؟ بی هوا بگی بله معلوم میشه که شما اصلا احساس نداری 😂

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.