...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

97. سیب سرخی را به من بخشید و رفت...

سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۱۸ ب.ظ
وقتی آخر ماه باشه و کار هم خیلی زیاد باشه و مجبور باشی صبحونه رو نری آشپزخونه و بیاری سر میزت بخوری و نت گوشیتو باز بذاری که پیاما بیاد و قاچاقی پیاما رو بتونی بخونی و نتونی جواب بدی و دوستات بهت اعتراض کنن که چرا میخونی و جواب نمیدی... خوردن یه سیب سرخ میتونه آرامش بخش باشه! + این سیب ها رو همکارم ز.ز آورده بود، خیلی هم خوشمزه بود جاتون خالی! دستش درد نکنه! + عنوان: سیب سرخی به من بخشید و رفت ساقه سبز مرا او چید و رفت عاشقی های مرا باور نکرد عاقبت بر عشق من خندید و رفت اشک در چشمان گرمم حلقه زد بی مروت گریه ام را دید و رفت چشم از من کند و از من دل برید حال بیمار مرا فهمید و رفت با غم هجرش مدارا میکنم گرچه بر زخمم نمک پاشید و رفت ... (درسته شاعرش رو پیدا نکردم اما همچین این قضیۀ سیب با اتفاقای امروز بی ربط نبود! حالا بماند)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۲۷
بی نام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.