99. یه روز پر کالری!! :(
پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۲۶ ق.ظ
با توجه به شکل بالا:
1. امروز یکی از مشتری هامون نمیدونم به چه مناسبتی برامون شیرینی
آورده بود... (جای همتون خالی!)
2.
اون همکارم م.ق که برای عروسیش رفته بودیم اومد و برای هممون گرفت که یه دونه
برداریم (فقط یه دونه هاا ) و مام طبق عادت یکی برداشتیم!
3.
همینجوری که از ظاهرش خوشم اومد شروع کردم به خوردن... خوردم و خوردم یهو که به
اینجاش رسیدم یادم افتاد آخه من رژیمم!!! دیگه دست نگهداشتم، اما لامصب جلوی چشمم
بود چجوری میتونستم نه بگم؟!
4.
ساعت 11 بود که دیدیم ارتباطمون قطع شده و صاحب کارمون بهم گفت که برم خونه و عصر
برم کارامو انجام بدم (الانم خونم!)، منم گفتم خوبه، پس تا خونه پیاده میرم و دوباره
میام و عصر هم کارم تموم شد دوباره برمیگردم خونه (انگار یک مسیر رو سه بار
میرم) پس این شیرینیه شیرین هضم میشه، لذا بقیه شو هم میل نمودم! نوش جونم!
۹۴/۱۱/۲۹
تو چرا این همه می خوری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟