145. خاطرات...
يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۵:۳۸ ب.ظ
پستی که میخواستم بذارم راجع به عکس
زیره!
نمیدونم
بین پسرا این اتفاق میوفته یا نه، اما بین دخترا میشد که یهو از یکی از معلم هامون
خوشمون میومد و روز معلم هم فقط برای اون کادو میبردیم! اما من همۀ معلم هامو دوست
داشتم؛ واسه همین چون نمیتونستم چیزی ازشون یادگاری نگه دارم، ازشون میخواستم که
توی دفتر خاطراتم چند خطی برام بنویسن! این دفتر خاطراتم کاملا پر شده از دست خط
تمام معلم هام توی این 7 سال و عکس بالا گلچینی از بعضی هاشونه! این دفتر رو خیلی
دوست دارم و برام قابل احترامه!
به
نظر من وقتی آدم جمله ای رو مینویسه، چیزی از وجود خودش رو توی اون نوشته و دست خط
جا میذاره! واسه همینه که همیشه از دوستام خواستم و میخوام که به عنوان کادو فقط
واسم چند خط نامه بنویسن، چون هیچ کادویی برای من باارزش تر از اون نیست!
+
چقد دلم واسه تک تک معلم هام تنگ شده!! امیدوارم هرجا هستن خدا پشت و پناهشون
باشه!
۹۵/۰۲/۱۲
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.