...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی
از دیروز که سازمان سنجش اومده کارت ها رو گذاشته که بریم برداریم و پیرینت بگیریم و بعدش بعد از کنکور دوباره به خودشون تحویل بدیم، چندین نفر از دوستام بهم پیام فرستادن و بعضیاشونم زنگ زدن که بهم یادآوری کنن که یادم نره کارت رو تهیه کنم، یکی دو نفرم از چند روز قبل مستقیم یا غیر مستقیم بهم گوشزد میکردن که فلان روز کارت ها رو میدن! یعنی یه همچین دوستایی دارم، اونا بیشتر از من پیگیر کارای من هستن و این باعث خوشحالیه! مهم هم نیست که رابطۀ دوستی من باهاشون در چه حده و این دوستی تا کی و کجا قراره ادامه داشته باشه اما همین که امروز به فکر من هستن و براشون مهمه که من چیکار میکنم و برای تصمیم هایی که میگیرم احترام میذارن و تشویقم میکنن برام هم کافیه هم ارزشمند! یه دوستی داشتم که میگفتم دخترش به دنیا اومده و اسمشو گذاشته نیلوفر (پست شمارۀ 180 )، امروز تولدش بود! بیشتر از 10 ساله رفیقمه، هرچند از وقتی که ازدواج کرد و رفت ورزقان شاید سالی یکی دوبار میتونم ببینمش، اما با این حال ذره ای از احساسم بهش کم نشده و اگه زمانی هم اون منو فراموش کنه، من نمیتونم اینکارو بکنم چون خیلی بهش مدیونم، و این شامل اون دسته از دوستامم میشه که الان هستن و شاید بعد ها نباشن! تولدشو که تبریک گفتم، کنار پیام تشکرش یه پیامی فرستاد که خیلی داغونم کرد، از ظهر حالم گرفته س، خدا کمکش کنه واقعا! (نه که به من چیزی گفته باشه ها، یه مشکل بزرگی براش پیش اومده که امیدوارم مشکلش هرچه زودتر حل بشه!) + عنوان: سجاد سامانی + این شعر هم خیلی به دلم میشینه، چندباری توی گروه ها گذاشتم اما انگاری دلم آروم نشده، میذارم اینجا که همیشه بمونه! به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟ سر به تایید تکان دادی و گفتی آری عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود او که از جان خودت دوست ترش میداری ای که نزدیکتری از منه دلتنگ به من بین ما نیست بجز فاصله ای اجباری من عروس توام ای از من و آغوشم دور خطبه را گریۀ من میکند امشب جاری زندگی چیست بجز خاطره ای افسرده زندگی چیست بجز رنج و غمی تکراری گله ای نیست، به تنهایی خود دل بستم به – غزل گریه – ی هر روز... به شب بیداری روی دیوار دلم سایه ای از قامت توست مثل تنهاییِ من قد بلندی داری... "سیده تکتم حسینی"
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۲۱
بی نام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.