216. محبوبیت و معروفیت کوتاه مدتم عالمی داره هااا!! :D
سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۰۰ ب.ظ
این
زبان سرخ من، آخرش سره بی زبون و سبز و کچلمون رو به باد میده!! آقا یه مدت بود
زنگ زدن به مشتری ها و کارفرماها واسه دریافت لیست و سایر کارهاشون شده بود معضل!
من یهویی از دهنم پرید که آره پسره همسایۀ ما یه پنل داشت گروهی اس ام اس
میفرستاد، مام میتونیم اینکارو بکنیم که هم تو هزینه ها و هم توی زمان صرفه جویی
میشه!! یکی نبود بگه "اگه حرف نزنی بهت نمیگن لالی هااا"!! خلاصه ایشونم
رفت تو فکر و با کلی مصیب و اینا رفتیم یه پنل گرفتیم اما بلد نیستیم که باهاش کار
کنیم!! صاحب اون شرکتم گفت بیاین سوالایی که دارین حضوری بهتون جواب بدم! از قراره
معلوم ایشون هم با بنده هم دانشگاهی بودن و قشنگم منو میشناختن! و اونطور که امروز
متوجه شدم همۀ این آشنایی ها از فیس بووووق (لعنة الله علیه) آب میخوره!
قضیه
از این قراره که آقا یه مدت فیس بوق خیلی رو بورس بود! من که اولین بار رفتم اونجا
دیدم بابا همه پست های شکسته قلبی و تو رفتی و نیومدی آه و از این چرت و پرتا
گذاشتن! با خودم گفتم بیا یه صفایی به اینجا بده!! فک کنم اون زمان تنها دختری
بودم که پست های طنز میذاشتم!! و این معروفیت (+ محبوبیت) از همونجا شروع شد!
تقریبا با نصفه بیشتره بچه های دانشگاه اونجوری آشنا شدم، بقیه هم منو میشناختن
اما من نمیشناختمشون!! باور کنین تا میرفتم حیاط رو دور بزنم عین روستایی
ها، هی به این و اون سلام میدادم!! (یکی از بهترین دوران دانشجویی!!)
خلاصه
امروز بسی خوشحال شدم که یکی از ادد لیست های قدیمی مو دیدم، کسی که منو میشناخت اما
نمیشناختمش! مثل این خواننده های خاموش که یهویی توی کامنتا ظاهر میشن (فک کنم با
این مثال بتونین احساس منو درک کنین!) در رابطه با همین معروفیت هام خاطراتم توی
چت با م. پ. ن خالی از لطف نیست!!
۹۵/۰۶/۰۲
خود مشهور پنداری
خود باحال پنداری