...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

218. حس مفید بودن...

يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۰۷ ب.ظ
دیروز بالاخره رفتیم که اون النگو خوشگله رو بخریم... اما همین که رسیدیم، مغازه دار گفت ای بابا اون مدل النگو رو کلا ذوب کردیم رفت!! حسابی حالم گرفته شد، رفتیم یکم گشتیم، این بین خیلی از النگوها چشممو میگرفت اما ماشاا... باشه قیمت هاشون یک میلیون به بالا!! مگه من سر گنج نشستم؟! مگه من چقد حقوق میگیرم؟! خلاصه چشمم اینو گرفت که قیمتشم مناسب بود... بعدشم رفتیم اون النگومو که شکسته بود دادیم تعمیر به امید اینکه شاید دلم با دیدنشون شاد شه اما نمیشه نمیدونم چرا.... اما اتفاقی که امروز افتاد خیلی خوشحالم کرد... لوبیام سرشو از خاک آورده بود بیرون و زل زده بود تو چشمام!! شاید باورتون نشه اما از خوشحالی بوسیدمش!! من واقعا عاشق گل و گیاهم!! اصلا امروز تو هوا سیر میکردم... رو ابرا بودم از خوشحالی! پسر خالمم گفته بود برم بهش زبان یاد بدم! خیلی وقت بود کار مفیدی انجام نداده بودم، از سرکار مستقیم رفتم خونۀ خالم، به قول "دکتر گرین اپل" اینجور مواقع به آدم حس مفید بودن دست میده!! یکی از مقاله ها رو هم ترجمه کردم و فرستادم برا صاحبش! فعلا که ایرادی ازش نگرفته، اما خیلی استرس دارم!! به خودم امیدوار شدم... یعنی منم میتونم آدم مفیدی باشم؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۷
بی نام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.