...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

312. درگیری های من!

يكشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۲:۴۹ ب.ظ

هربار که تصمیم می گیرم پستی بذارم و کلی هم سوژه واسه نوشتن دارم یادم میره! چطور یادم میره؟

راستش برای هر پستی باید یه پروسه ی طولانی رو بگذرونم! به این صورت که اول توی خونه و در کمال آرامش پستمو می نویسم و برای خودم توی تلگرام ارسال میکنم، بعد باید بیام سرکار از طریق برنامه ی تلگرامی که روی سیستمم نصب کردم وارد اکانتم بشم و پست رو کپی کنم و کلی تنظیمات توی ورد انجام بدم و بعد پستش کنم!

شاید بگین خب با گوشی برو پست بذار، آره به ذهن خودمم رسید اما وقتی با گوشی وارد صفحه مدیریت وبلاگم میشم و میخوام پست بذارم فونت و اندازه نوشته ها و تنظیمات دیگه ش غیرفعال میشه و نوشته هامو از ریخت و قیافه میندازه، برا همین به ناچار این مراحل رو طی میکنم!

از سالها پیش خواننده ی یه وبلاگ زیبایی هستم که نویسنده ش درسته خیلی دیر به دیر پست میذاره اما واقعا خوندن کوتاه ترین پست هاشم خالی از لطف نیست! همین چند روز پیش دیدم نویسنده (که الان در آلمان هستن) کانال زده و قرار شده اونجا پستاشو بذاره برا کسایی که دیگه وقت وب گردی رو ندارن! درسته که منم علاقه ی خاصی به تلگرام و کانالاش دارم اما وبلاگ عالم دیگه ای داره!

دوستمون معلوم اما استثناس! کانالش قشنگتر از وبلاگشه 😁

یوقتایی متن هایی توی تلگرام به پستم میخورن که واقعا حیفه فقط یبار اونا رو توی گروهی پست کرد و یبار خونده بشن، باید بارها و بارها توی تمامی شبکه های اجتماعی پست بشن که آدم اونا رو حفظ بشه!

 

از کدام دوست داشتن حرف میزنی؟

من تا به حال ندیده ام کسی دلباخته ی کسی باشد و بتواند حتی برای یک روز هم بیخبر باشد از او...

از کدام دوست داشتن حرف میزنی؟

وقتی از من بی خبری!

وقتی نمیدانی حالِ الانِ من چیست!

از کدام دوست داشتن حرف میزنی؟

من ندیده ام که کسی دلباخته ی کسی باشد و حاضر نباشد کمی از غرورش چشم پوشی کند!

از کدام دوست داشتن حرف میزنی؟

وقتی میدانی که بی تو بیمار میشوم و با بی رحمیِ تمام به آسانی میروی...

از کدام دوست داشتن حرف میزنی؟

وقتی میدانی سخت گرفتارِ توام و در نبودت دلتنگی، گونه هایم را خیس میکند و باز نمی آیی...

از کدام دوست داشتن حرف میزنی؟

وقتی میدانی اگر باشی حالِ من خوبِ خوب میشود،خندیدن را به یاد می آورم، و خوشبختی برایم معنا پیدا میکند

اما نمی آیی...

اما نمی مانی...

برای من از دوست داشتن حرفی نزن،

تو از دوست داشتن هیچ چیز نمیدانی...!

#المیرا_دهنوی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۰۷
بی نام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.