از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا... وبلاگ سابقم این بود: www.chibudimchishodim.mihanblog.com بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام! یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!
یبار حالم بد شد و رفتم بیمارستان. نمیدونم چرا باور کرده بودم دارم میمیرم. ولی یه ارامشی اومد سراغم که قبلا هرگز تجربه نکرده بودم. حتی مختصر وصیتی هم کردم.. ولی خب قسمت به ادامه بود.
پاسخ:
حالا شما توی اون وضعیت مختصر وصیت کردین، من تا بیکار میشم وصیت میکنم مامان عصبانی میشه بعد میگم باباجان هنوز نمردم که ولی وصیت واجبه😂😂