461. زَهلَم گِتمیش ها...
یه بار یه سخنرانی گوش میدادم، طرف داشت از بعضی از مداح ها انتقاد میکرد، میگفت بعضی از مداح ها موقعی که جوگیر میشن میگن ما سگ امام حسینیم و این حرفا... میگفت این چرت و پرتا چیه؟ امام حسین سگ نمیخواد... مگه سگ باز بود که سگ بخواد! امام حسین یاری میخواد مثل یارای خودش، "آدم" باشن نه سگ!
دیروز یه پسری تو اینستا پیام فرستاد که
سریع بلاکش کردم که دیگه ادامه نده، آدمی که به خودش و شخصیتش احترام قائل نباشه و خودشو در حد یه حیوون پایین بیاره حتی ارزش نداره باهاش حرف زد! چون خوشبختانه من حضرت سلیمان نیستم که زبان حیوان ها رو بلد باشم!
اینقده بدم میاد از این پسرایی که بخاطر اینکه با یه دختر حرف بزنن هر توهینی به خودشون میکنن! پسری که به خودش توهین میکنه خیلی طول نمی کشه که به طرفش توهین های بدتری بکنه! پسر باید عزت نفس داشته باشه! خدایا شر این پسرهای خوار و ذلیل رو از ما دور کن!
+ یه زمانی مد شده بود که وقتی به یه دختر می گفتن که چرا شوهر نمیکنی، دختره یا فک و فامیلش می گفتن پسره پاش شکسته، برا همون! من از روز اول گفتم کسی حق نداره حتی به شوخی هم همچین حرفی راجع به همسر من (حالا هرکی میخواد باشه) بزنه، میخواین شوخی کنین مثل آدم شوخی کنین، مثلا بگین داره درس میخونه هنوز درسش تموم نشده! اصلا خوشم نمیاد کسی به همسر من (حتی اگه هیچوقت هم نیاد) توهین کنه، چون من قراره با یه "انسان" ازدواج کنم، هر کی هم با شوهرش مشکل داره به شوهره خودش توهین کنه! زَهلَم گِتمیش ها... (معنی این جمله یه چیزیه مثل لعنتی ها، یا حال به هم زن ها، و از این قبیل دری وری ها!)