478. تفسیر سریال مزخرف!
تو سریال مزخرف شهرزاد، سه جور عشق وجود داره! عشق بین شهرزاد و فرهاد که واقعا حال آدمو بهم میزنه... هی شعر تحویل هم میدن و آدم چندِشش میشه!
دومی عشق یه طرفه ی قباد به شهرزاده! بیشتر خودخواهیه، چون حاضره زندگی رو برای شهرزاد که دوسش داره جهنم بکنه اما خودش به خواسته ش برسه!
و اما سومی... عشق بین صابر و شیرین... به این میگن یه عشق درست و درمون! یعنی صابر حاضره تمام سختی ها و بدبختی ها رو تحمل کنه اما آب تو دل شیرین تکون نخوره... تازه با محبت و وفاداری ای که به شیرین داره، کار اشتباهی هم که تو گذشته کرده بود رو تونست جبران کنه، حالا واسه ما بود میگفت من دیگه از چشم فلانی افتادم و ولش کن دیگه! حتی تلاش هم نمی کرد که نشون بده پشیمونه، جبرانش پیشکش!
کاش یکی هم بود مثل صابر ما رو میخواست... حالا ما به اندازه ی شیرین دردسرم نداریمااا اما چه کنیم که شانس اون از ما بیشتره :)) حسادت در این حد :)
+ امروز واکسن دو ماهگی سهیل رو زدن
طفلی فقط از صبح گریه میکرد و نمی تونست پاشو تکون بده، خوشحالم که ما این دردها رو تو بچگی گذروندیم و چیزی یادمون نمیاد، هرچند تا باشه از این دردا، حداقل بهتر از اینه که بعضیا با حرفا و اعمالشون دل آدم رو به درد میارن!
بعدا نوشت:
چطوریه که گفتی دوسم داری و الان غیرتت قبول میکنه که به اسم خواستگار واقعی یا خواستگار نما، با هرکس و ناکسی هم کلام بشم؟ داری بی غیرت میشی عزیزم...