510. این کُره چیست که زهرا همه دیوانه ی اوست:)
اس ام اس تبلیغاتی اومده برام با این مضمون:
این الان توهین به من نمیشه که لیسانس زبان دارم و خودم سالها زبان تدریس کردم؟ البته اگه تو اموزشگاهشون زبان کره ای تدریس میکنن یه چیزی، ولی تا جایی که من میدونم و دوستام اونجا مشغولن، تنها زبانی که اونجا تدریس میشه انگلیسیه خودمونه!
بیشتر که فیلم های کره ای رو نگاه میکنم میبینم همچین تحفه ای هم نیستنااا، مخصوصا چشماشون که جون میده واسه بازی کردن نقش اجنه و موجودات ماورایی، ولی نمیدونم چرا من اینقد بهشون علاقه دارم! راستش من از بچگیم این مدل قیافه ها رو دوست داشتم! مثلا از همون بچگی عاشق خداداد عزیزی بودم، اصلا از همون موقع که فوتبال رو گذشت کنار از فوتبال متنفر شدم؛ وگرنه من یه فوتبالیه دو آتیشه بودم که نگو!
یادم میاد اون زمان یه فیلم های دایناسوری نشون میداد که جناب دایناسور میرفت تو شهرها و خونه ها رو له میکرد و از این قبیل کارها، عاشق اون فیلم ها بودم و البته اونام ساخت ژاپن بودن! هههعیی یادش بخیر!
نمیدونم چرا نمیتونم با کسی راجع به رویاها و اهدافم حرف بزنم، چون واسه اطرافیانم تنها هدف تو زندگی ازدواجه! از نظر اونا یه آدم احمقه متاهل بهتر از یه آدم تحصیل کرده و موفق اما مجرده! واقعا واسه این نوع افکار متاسفم!
+ یکی از همکارامون بخاطر برادرش خیلی استرس داره واسه نتایج کنکور، دو سه روزه هی می پرسه نتایج اعلام نشد؟! منم چون امیدی ندارم قبول شم خیلی پیگیرش نیستم، از طرفی نتایج که اعلام بشه زودتر از هرکسی الناز خبر میده که خبر بگیره چه دسته گلی به آب دادم؛ واسه همین خیلی خودمو اذیت نمیکنم!
+ یکی زنگ زد خونمون، تا گفت واسه امر خیره، نذاشتم حرفش تموم شه گفتم مامان بگو نه! مامان به طرف جواب رد داده اومده می پرسه چرا؟ میشناسیش مگه کیه؟ گفتم پسری که تو این وضع اقتصادی میخواد ازدواج کنه حتما کم داره :))
+ حرفای منو راجع به کُره که گفتم تحفه ای نیست باور نکنین! خیلی هم تحفه س :)
+ ممنون از اونایی که وقتی چند روز نیستم پیام میفرستن حالمو میپرسن :)