520.بی ربط ها!
بی ربط نوشت:
+ زمان کارشناسی من که اوج وبلاگ نویسی بود، یه وبلاگ کلاسی داشتیم که چندتا از خودشیفته های کلاسمون اومده بودن یه نظر سنجی ترتیب داده بودن، که مثلا آمار بگیرن که خوشگلترین دختر و پسر کلاس کیه و خوشتیپ ترین کیه و مهربون ترین و اینا... البته ترم دوم بودیم و هنوز خیلی از اخلاق گند هم خبر نداشتیم... از این کارشون خیلی بدم میومد، بدم میومد چون مطمئن بودم حتی یه نفر هم توی هیچکدوم از این گزینه ها اسم منو نمیاره! چرا؟ چون پیش دخترای صد قلم آرایش کرده ی کلاسمون و اونایی که (اون موقع تا حد امکان که حراست اجازه میداد) مانتوهای کوتاه و چسبناک و مدل موهای عجیب غریب داشتن، من واقعا صفر بودم! از طرفی چون از اون دخترا بودم که از پسرای کلاسمون بدم میومد و حتی بهشون سلام هم نمیکردم معلوم بود که از نظر اخلاقی هم رای نمیارم! از اون زمان همیشه تو این فکر بودم که واقعا ماها خوشگلی آدم ها رو از روی چیشون قضاوت میکنیم؟! فقط ظاهره آراسته و مدل مو و چشم و ابروها؟ تا اینکه دوتا سریال از یه نفر دیدم که چهره ی معمولی داره! توی سریال اولی نقش خیلی بدی داشت... دلم میخواست آخر فیلم بمیره، ازش متنفر بودم! توی سریال بعدی نقش یه آدمی رو داشت که خیلی مهربون و وفادار بود... اونقدر خوشم ازش اومد که وقتی به قیافه ش دقت میکردم میدیدم همچینم قیافه ش بد نیست! بدبختیه ما اینجاس که بدون اینکه اخلاق واقعی کسی رو بدونیم از روی قیافه ش تصمیم میگیریم باهاش چجوری رفتار کنیم! خوشگل باشه، خوب رفتار میکنیم.... زشت باشه (از نظر خودمون) کلا آدم حسابش نمی کنیم... واقعا چرا؟!
+ قدیم دخترایی که ازدواج میکردن پسره میگفت من دوست دارم چادر سر کنی! الان میگن دوست ندارم چادری باشی! نظرشون متین، ولی اینکه جدیدا تو اینستا دیدم که یکی از دوستام که سفت و سخت چادرشو میچسبید و میگفت فقط مرگ میتونه اینو ازم جدا کنه، حالا بعد از ازدواجش، بعد از گرفتن مدرک ارشد (واقعا چی داره این مدرک؟!) حتی موهاشو رنگ کرده گذاشته بیرون، برام خیلی جالب بود! من کاری ندارم با اونایی که به زوره خونواده هاشون چادر سر میکنن، اما تویی که ادعات میشه انتخاب خودت بوده چرا اینقد زود نظرت عوض شده؟! انسان های عجیبی هستیم!
+ از بی هدفی ای که این روزا دارم و دارم رنج می کشم از این بابت، رو آوردم به کتاب خونی! کتابی که به پستم خورده "سه شنبه ها با موری" هست که راستش خوشم نیومد! نه که قشنگ نباشه، قشنگه اما اگه از بدبختی ها و سختی های موری فاکتور بگیریم یه جورایی انگار از آموزه های دینی ما تقلب کرده و پیام هایی رو میخواد منتقل کنه که ما از ائمه هامون یاد گرفتیم اما بهشون اهمیت نمیدیم! حالا چون یه آمریکایی اومده اونا رو به بیان دیگه گفته شده شاهکار... آره شاهکاره، اما برا اونا...! فک کنم نصف و نیمه ول کنم خوندن این کتابو... به من نیومده خوندن کتاب های متفرقه... خوندن کتاب های درسی ولو خیلی تکراری رو ترجیح میدم!