521. آره تو رو هم دوست دارم :)
کلا اطرافیان من دو دسته ن! یا منو خیلی دوست دارن، یا از من خیلی بدشون میاد... حد وسط نداره! من با هر دو دسته هم حال میکنم :)
بین این مخاطب های غیر وبلاگ نویس هم دیدم که از هر دو دسته چندتایی مخاطب دارم و هر کدومشون به نوعی میخوان ارادتشونو به من نشون بدن! اونی که خیلی دوسم داره که معلومه... هی تعریف میکنه، تایید میکنه، لایک میکنه و خلاصه منم دوسش دارم متقابلا :)
اونی که اما از من بدش میاد! با این بیشتر حال میکنم... با اسم های مختلف نظر میده، سر به سرم میذاره، به شدت پیگیره کارامه، کامنتی که خودش یبار به یه اسمی گذاشته رو دفعه ی بعد با یه اسم دیگه نقد میکنه و خلاصه میخواد به نوعی اذیتم کنه اما نمی دونه که من واقعا از اینکاراش لذت میبرم و هیچ مشکلی ندارم :) آره تو رو هم دوست دارم.... به کارت ادامه بده :)
حتی من دیدم خیلی از وبلاگ نویس ها از اینکه دنبال کننده های خاموش دارن شاکی ان و هی میگن فلانی که خاموشی خودتو معرفی کن، اما من با اینکه سه چهارتایی از این خاموش ها دارم اصلا اذیت نمیشم و خیلی هم خوشم میاد که مطالب من مورد توجه کسایی هست که میخوان فقط مخاطب من باشن و نمیخوان منم مجبور شم "مرامی" برم وبلاگاشونو (چه خوشم بیاد چه نیاد) بخونم! این خاموش ها خیلی باارزشن اگه از این دید بهشون نگاه کنیم :) اینا رو هم دوست دارم! :)
+ دیشب بعد از یه غیبت [کردن] طولانی که با یه دوست عزیز :) داشتم، رفتم با یکی از دوستام درد دل کنم، بهش میگم این روزا هدفی ندارم برا زندگی و ازش میخوام بهم راهکار بده! کُشته مُرده ی راهکارشم :)
+ خواب هم عجب چیز باحالیه! آدم یه چیزایی میبینه، یه جاهایی میره، یه کارایی میکنه که ممکنه تو واقعیت هیچوقت نتونه اونا رو تجربه کنه! عاشق اینجور خواب هام... مخصوصا که اینقد واقعی میشن که آدم اصلا حس نمیکنه خوابه! خدایا این خواب ها رو ازمون نگیر... در شرایط حاضر تنها دلخوشیمونه:)