600. ترسِ واقعنی!!
اینکه (دو روز پیش) میام سرکار و میبینم همه ی همکارا با ماسک و دستکش نشستن و اصرار دارن که منم از این چیزا استفاده کنم و قبول نمیکنم و به من به چشم خوده ویروس کرونا نگاه میکنن و این ویروس هم خب در حد خودش خطرناک هست ابدا ترسناک نیست!
اما اینکه ساعت 10 صبح که میام سرکار و میبینم خیابونا به طرز خوفناکی خلوته و مغازه ها تک و توک بازن و اونایی هم که بازن ماسک های فیلتر دار ترسناک استفاده کردن و این صحنه ای که امروز موقع اومدن دیدم و تا همین الان که نزدیک ساعت 12 ظهره و هوا هیچ تغییری نکرده خیلی ترسناکه!!
(دوتا درختی که توی مسیرم هستن و خیلی دوسشون دارم)
منی که از خونه مون تا محل کارم پیاده 15 دقیقه راهه از ترسم نتونستم توی این شرایط پیاده برم و مجبور شدم با تاکسی برم!!! یعنی مهِ... آلودگیه... چیه معلوم نیست (بو میداد هوا) یه جوری غلیظ بود که اصلا معلوم نبود از جلو آدم داره میاد یا هیولا... خداییش ترسناک تر از کروناس!! :))
+ چرا عدد رُند عنوان باید راجع به همچین موضوع ترسناکی باشه؟! :(
خودتون بودید :دی