607. از عوارض قرنطینه: این قسمت چرت و پرت گویی :)
+ چیزی که توی این روزهای قرنطینه و بیکاری ذهنمو مشغول کرده اینه که اصلا انگیزه ی من واسه زنده موندن چیه؟! نه عشقی دارم که بخاطر رسیدن به اون بخوام زنده بمونم، نه پول و پله ای دارم که نتونم از اونا دل بکنم، نه بچه ای دارم و از ترس اینکه مبادا بی مادر بمونن نگران باشم؛ نه هیچی... فقط این به ذهنم رسید که در حال حاضر از مرگ میترسم اونم نه از خودش... از اعمال خبیثی که دارم و قراره بخاطرشون شکنجه بشم میترسمو همین باعث میشه تلاش کنم که زنده بمونم... خوش بحال شماهایی که انگیزتون از مال من بهتره :)
+ صدای پویا بیاتی رو دوست دارم، این روزا اینقد آهنگاشو گوش دادم که یه چیزی کشف کردم، ایشون زبونش شیرینه یا توی آهنگاش تُپُق میزنه؟! :)
+ به یک عدد صدا قشنگ نیاز داریم برای صحبت کردن تلفنی... اصلا شارژ هم براش میخرم فقط باهام حرف بزنه... البته از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون، واسه خاطر خودم نمیگما، با میلاد کل انداختیم، گفته اگه بتونی دوس پسر پیدا کنی خرج دوس پسرتو من میدم... نمیخوام فک کنه بی عرضه م :) حالا میلاد هم بهونه س ها، خودمم این روزا به یکی نیاز دارم باهاش حرف بزنم... خفه شدم بخدا...
+ ما احتمالا از فردا بریم سرکار، البته هنوز خبر ندادنا ولی اگه نریم و از کرونا نمیرم، از بی پولی حتما میمیرم، کسی نمیخواد بهم زنگ بزنه منو از این افسردگیِ بی پولی نجات بده؟! اگه من دست به خودکشی بزنم اونی که عذاب وژدان میگیره شماهایین که به هشدارهای من اصلا توجه نکردین و تا آخر عمر با حس گناه زندگی میکنین و تباه میشین... حالا از ما گفتن :)
خب جفتش
اما بیشتر اهل این روابط نیستم
اصلا اصلا ادم پایه ای نیستم
یه ادمم که نه دوست دارم کسی کاری به کارم داشته باشه نه دوست دارم کاری به کار کسی داشته باشم نه هیجان خاصی تو زندگیم دارم نه حوصله رفت و امدبا کسی رو دارم ... حوصله رستوران رفتن و مهمونی و عکس گرفتن و پارک رفتن و .... ندارم
هر جا بخوام برم حالا خرید سینما یا هر چی صد در صد ترجیح میدم تنهایی برم (با کسی برم معمولا کلافه یاعصبی میشم!)
یه ادمم از دید دیگران موفق و دقیق تو کارم ... اما واقعا حوصله مسائل بعد ازدواج و حتی اشنایی رو ندارم
حوصله اینو ندارم که یه نفر بخواد راجع به من پوششم یا هر چیزی نظر بده
یا مسائلی مثل رفت و امد زیاد با فامیل چه برسه به خانواده شوهر و پاگشا شدن و تحلیل کردناشون و . رو ندارم
یه ادم باید خییییییلی همه چی تموم و خوب باشه و خخخخخخییییلی به دلم بچسبه که از پادشاهی تنهایی ام دل بکنم ... اصلا دوست ندارم این اتفاق (جدایی من و نقطه امنم" بیفته