...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

۱۳ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

خیلی دیر به دیر بگو "دوستت دارم"

بگذار برای گفتنش دلت بلرزد و برای شنیدنش نفسم به شماره بیوفتد.. .

مبادا تکه کلامت شود و نترسی از اینکه کجا و برای چه کسی خرجش میکنی!

مبادا شنیدنش برایم آنقدر تکراری شود که بی تفاوت از کنارش رد شوم و با بی حوصلگی بگویم من هم همینطور!

اگر این اتفاق بیفتد یعنی فاجعه ای در راه است...

خیلی دیر به دیر بگو "دوستم داری"

اما خیلی زود به زود بغلم کن!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۶ ، ۰۸:۳۷
بی نام

امروز هم دیدمش، همان جای همیشگی! از دور نگاهم میکرد، همین که به او نزدیک تر شدم نگاهش را دزدید، با گوشه ی چشمش نگاه میکرد که انگار نمی خواهد بفهمم که من را زیر نظر دارد! همین کارهایش مرا بیشتر تحریک میکند که زل بزنم به او! اخ که چه چشم هایی! دیوانه ام نکن، دیرم شده است، باید بروم، فروکش کن آن شراره های سرکش آتش چشمانت را! 



نمیدانم دیگر این گربه های محل این همه دلبری را از که آموخته اند؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۶ ، ۲۳:۳۷
بی نام

بیخیالش که میشوم دلبری هایش دوچندان میشود، گویی از اول بنا بر این بوده که با سرسنگینی هایش منه سبک سر را دیوانه کند! میدانم که سختگیری هایش برای خودم است، سخت میگیرد تا برایم آسان شود، منم اهل جا زدن ها و شانه خالی کردن ها و کم آوردن ها نیستم، پا به پایش میروم! مگر نه اینکه مرا به رویاهایم میرساند؟ مگر نه اینکه خودم انتخابش کردم که تمام مسیرم را با او طی کنم؟ شاید برایش کمی تکراری باشم اما، او هر روز برایم تازه تر از اولین روزهای آشناییمان است... 

کتاب های دوست داشتنی من! :)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۶ ، ۱۹:۲۳
بی نام