...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

209. تبعیض تا چه حد آخه؟!

چهارشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۵۷ ب.ظ
از اون دسته آدما که امتحانو خوب میدن بعد میان میگن واااای خیلی بد دادم آی بدم میاد که نگو!! دلم میخواد اونا رو به 17 قسمت مساوی تقسیم کنم! من بعده کنکور اومد اعتراف کردم که آی ایها الناس من کنکورو خراب کردم، واسه این که حرفی نیست؟! خب دیشبم که نتایج اعلام شد فک کنم دیگه باید به همه ثابت شده باشه که من چقد توی گفته هام صادقم!دیشب ساعت 11 که الناز گفت نتیجه ها اومده لامصب مگه صفحه رو باز میکرد؟! الناز گفت اطلاعاتتو بده من باز کردم میتونم برم ماله تو رو هم نگاه کنم! واقعا چه لحظۀ سختی بود اون 10 دقیقه انتظار: قبلا ها میگفتن آرایش لولو رو به هلو تبدیل میکنه من باور نمیکردم تا اینکه با چشم خودم قیافۀ واقعی و طبیعیه کسی رو دیدم که تا به اون موقع بدون آرایش ندیده بودمش!! واقعا چشمتون روز بد نبینه... این تاثیر سهمیه هم بر روی رتبه و از این صوبتا رو هم با خودم میگفتم مگه چقد میتونه باشه آخه؟! فوقه فوقش یه امتیازه دیگه!! تا اینکه امروز نتیجۀ یکی از اقوام همکارمون رو دیدم... (به اون مربع های سفید که هریک نماد یک عدد است دقت کنید!) تا اون لحظه عین خیالمم نبود ها اما بعد اون کلا روحیه مو باختم! کار ندارم سهمیه ش چی بوده، حتی با درصدایی که همش صفر بود هم کاری ندارم، حرفه من اینه که اگه هزار نفر اینجوری برن بشن دکتر، کاملا منطقیه اگه میبینیم مریض داره میمیره و دکتر نمیدونه چرا و میگه از اعصابه!! بله از اعصابه، چون اعصاب نمیذارن برا آدم که! یاد روزی که برا گزینش رفته بودم بخیر! عوض اینکه از سوادم بپرسه احکام میپرسید، بعد داشت سوالای احکام سخت تر میشد تا فهمید فلان فامیلمون شهیده سوالاشو آسون تر کرد!! اینجاس که شاعر محترم میفرماید: وطنم پاره ی تنم.... + واکنش مامانم بعد از اینکه رتبه مو بهش گفتم: "فدای سرت، ایشاا... برا سال بعد بیشتر تلاش میکنی! ناامید نشی هااااا، تو میتونی!" (عاشقتم ننه) + یه دوست قدیمی داشتم قبل از الناز، خیلی قدیمی، همیشه تو خوشی و ناخوشی کنارم بود، اما الان نیست... الان که بهش نیاز دارم نیست... شاید اگه میدونست چقد دوسش دارم تنهام نمیذاشت!! هیچوقت نتونستم بهش بگم دوسش دارم... خیلی دوسش دارم خیلی!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۲۰
بی نام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.