...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

270. پستِ آخرِ ماهی...

يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۳۹ ب.ظ
این پست فقط واسه اینه که چیزی گفته باشم وگرنه هیچ ارزش دیگری ندارد! خب دیروز که آخرین روز کاریمون توی این ماه بود و سرمون خیلی شلوغ بود، امروزم که مثلا تعطیل بود و ظهر ساعتای 2 بود که صاحب کارمون زنگ زد و گفت ساعت 4 دفتر باش! منم دیدم درسمو خوندم و گفتم جهنم الضرر باشه میام! نگو از اون طرف مامان که میره مراسم، آبجی هم میخواد بیاد خونۀ ما! خب مامان که نیست، منم برم آبجی تنها برا چی میخواد بیاد؟! تا من اومدم بهش خبر بدم دیدم پشت دره! گفتم چیکار کنم چیکار نکنم... خواهرمم با خودم بردم سرکار واسه اضافه کاری!! خب چارۀ دیگه ای نداشتم دیگه! چند روز پیشم قرار بود نتم تموم شه و توی گروهی اعلام کردم و این اعلامِ منم به نوعی تهدید بود که اگه اذیتم کنین تمدید نمیکنم هااا و این بود واکنش یکی از اعضا: م. پ. ن هم یه فیلم معرفی کرده، دیشب اومده میگه خواهشا اون فیلم رو نگاه نکن! منم فک کردم مشکل اخلاقی و اینا داره، میگم آخه چرا؟! میگه خیلی درامه میشینی دو ساعت گریه میکنی حوصله نداریم! من دیگه حرفی ندارم!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۳۰
بی نام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.