...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

298. من فقط سکوت میکنم!

دوشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۰۷ ب.ظ

هی تلاشمو میکنم که درس خوندنم لطمه ای به وب نوشتنم نزنه هی لطمه شو میزنه لعنتی! دیشبم دوستمون رها (همیشه خندون) اومده اینستا منو دعوا کرده، منم چون بهش قول دادم امروز پست بذارم الان در خدمتم!

یه بنده خدایی توی اینستاگرام یه مدتی بود هی میومد همۀ پست هامو لایک میکرد و برام کامنت میذاشت و اونجا بهم پیام میداد، منم یکی درمیون بهش جواب میدادم، کنار اسمش از این dr گذاشته بود، منم با خودم فک میکردم لابد از این شاخاس که خودشو دکتر میدونه، یا شاید یه پشت کنکوریه (مثه من) که داره اینجوری به خودش انگیزه میده که خوب درس بخونه! خلاصه همین چند روز پیش دیگه توی پیام دادن شوروشو درآورد و رفتم گفتم آقاجان از جون من چی میخوای آخه؟! گفت هیچی ازت خوشم اومده و اینا، گفتم روزانه صد نفر توی این دنیاهای مجازی عاشق و فارغ میشن، دلت خوشه ها! خلاصه با کلی دلیل و مدرک و اینا ثابت کرد که دانشجوی سال آخر پزشکیه و بچۀ یکی از شهرهای اطرافه تبریزه ! اون که داشت جدی حرف میزد منم شوخیم گل کرده بود و هی بهش آقای دکتر میگفتم و اونم خر کیف شده بود حسابی! تا اینکه گفت همو بینیم! گفتم برو عامو!

از اون اصرار و از من انکار! گفتم برادره من، من شما رو نمیشناسم و درسته رشته تو دوست دارم، اما با دکتر جماعت حال نمیکنم! بفرما برو با هم سطح خودت ملاقات کن! هی اصرار میکرد و منو با لفظ "زهراجون" خطاب میکرد، چیزی که واقعا بدم میاد یکی رو ندیده و نشناخته جون جون صداش کنی! عکسشو فرستاد و گفت تو هم عکستو بفرست، منم همون عکس پروفایل اینستامو فرستادم و دروغکی گفتم عکس تو گوشی نگه نمیدارم که شرش کم شه! دلمم نمیخواست همینجوری بی هوا بهش توهین کنم، کلا عادت ندارم به کسی توهین کنم مگه اینکه اول اون شروع کنه،دیگه مگه من تموم میکنم!

عکسمو دید چه به به چه چه ی راه انداخته بود، دیگه واقعا داشت حالمو بهم میزد که یهو گفت میشه عکس (بدون حجاب) اندامتو ببینم؟! گفتم جاااااااان؟! گفت من قراره دکتر بشم و محرمم دیگه! گفتم اولا قراره بشی، ثانیا محرم هم باشی برا بیمارات محرمی نه من، و ثالثا با توجه به اینکه گفتی میخوای متخصص گوش و حلق و بینی بشی، نهایتا میتونم گوش و حلق و بینیمو بهت نشون بدم میخوای؟! بعدش چنان باهاش رفتار کردم که دلم خنک شد!

به نظرم باید توی دانشگاه یه چند واحد آموزش استفادۀ درست از جملۀ "دکتر محرم است" بذارن که بعد از فارغ التحصیلی مجبور کنن دکترامون اون واحد ها رو حتما پاس کنن! حالا به دکترامون برنخوره ها ولی اونجا بود که به حرف اون یارویی که میگفت "درک و شعور مطلقا ربطی به سواد نداره" ایمان آوردم، باشد که رستگار شوم! :D

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۰۲
بی نام

نظرات  (۵)

عه...یادم باشه از این جمله دکتر محرم است بعدا درست استفاده کنم:-))
چه خبرا !? شش ماهی میشه نیستم... چه کارا میکنین!? ایشالا امسال دیگه دکتر میشین دیگه!?
پاسخ:
وای به حالت جناب سیب که شمام سوءاستفاده کنین از این جمله! خخخ
خبرا که پیش شماس، منم همون 6 ماه تقریبا در حال بود و نبود بودم؛ دکترم شاید شدم، تا خدا چی بخواد! :)
زهرا به نظر من اصلا عکس ات رو اینستا نذار ببین با فرهنگ ما ایرانی ها نمی خوره وقتی که این جوری رفتار می کنند ما بیایم عکس خودمون رو  بذاریم بعدا دردسر میشه واسمون:)

پاسخ:
آره والا مردم ما چه تحصیل کرده ش چه غیره یکم جنبه شون پایینه (البته دور از حضور)
خخخخخخخ...
خو محرم بود دیگه چرا نزاشتی ببینتت...
خخخخخخخ...
دکترمون گناااااا...
پاسخ:
آره فقط واسه گوش و حلق و بینی محرم بود!! خخخخ
آدرس پیجتو میدیم؟؟؟
من اینستا ندارم وای میخوام سر بزنم عکستو ببینم...
پاسخ:
چشم حتما میدم بهت عزیزم! :)
زهرا  یعنی من جای تو بودم سرش رو از بدنش جدا میکردم
مرتیکه خر 
واااااااای اگه بدونی من اونبار یکی اومده بود دایرکتم گفت عکس بده من بهش گفتم تو اول بعد اونم داد منم زدم بلاکش کردم :)
پاسخ:
ایول! خوشم اومد از کارت!! یادم باشه منم با مزاحمای سریشم همچین رفتاری بکنم! :D

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.