403. پولداران فقیر!
دست من باشه عید نشده میرم مسافرت، دقیقا وقتی برمیگردم که همون فرداش مدارس و اداره ها و تمام نهاد ها و ارگان ها فعالیتشونو به طور رسمی شروع میکنن تا به هیچ وجه ریخت یه سری افراد فامیل رو نبینم!
از دخترای فامیله، سالهاس به بهونه ی تحصیل توی دانشگاه هنر تهران تنهایی رفته اونجا و هربار می پرسیم کی فارغ التحصیل میشی میگه هنوز تازه رفتم هشت ترمه دیگه! و از این هشت ترم تا حالا یه ترم هم کم نشده! میخواد بازیگر بشه، فک کرده همون اول بسم ا... میان نقش دختر پادشاه رو میدن که این افه بیاد و ناز کنه و بهترین لباس هارو بپوشه و معروف بشه! آرزو بر جوانان عیب نیس، امیدوارم معروف بشه، مام کلی کلاس میذاریم و میگیم اره فلانی فامیلمونه، بخیل نیستیم که! کاری با تیپش ندارم که خودشو شبیه این زنای عنتر توی جشنواره ها کرده بود و آرایشش اصلا مناسب یه دختر بیست ساله نبود، اومده سیب رو چهار قسمت کرده و یه قسمتشو خورده، شیرینی رو هم یه گاز زده گذاشته کنار که بگه من خیلی باکلاسم! این کار تو نه تنها با کلاسی نیس، خیلی هم کار بیشعورانه ایه که بهش میگن اسراف! خاک تو سر اونی که با اینکاراش میخواد زور بزنه که نشون بده باکلاسه اما دیگه نمی دونه ما از گذشته ش خبر داریم که قبلا چی بوده! هر چقد با الناز اینجور آدم ها رو تحلیل کردیم و عقده ای بودن خیلیا رو ریشه یابی کردیم و به عبارتی آسیب شناسی کردیم بازم اعصابم آروم نشد و گفتم جهنم الضرر بذا یه پست هم حروم اینجور آدم ها بکنم بلکه آروم شدم، که البته شدم! الان آرومه آرومم خدا رو شکر :)
+ شاعر میفرماید:
دارنده که نادار شود دستش گیر
نادار که دارنده شود "پستش" گیر
که ما دقیقا به افراد مصرع دوم توی ترکی میگیم "سوندادان گورموش" که میشه معادل کسایی که اول فقیر بودن و یهویی معجزه شده به پول کلانی رسیدن! قطعا هر کسی توی عمرش حداقل یبار با همچین آدمی برخورد داشته واسه همین حتما درک میکنین که چقد از این فامیلمون بدم میاد!
++ آقا پول با آدم چه ها که نمیکنه! میگن چرکه، قبول! اما چرکه کف دست نیس، دل آدم رو چرکین میکنه، ظاهرم به تبعیت از باطن میشه زشت و کثیف! اونایی که بعدا پولدار میشن اولین کاری که میکنن شروع میکنن از خدا و پیغمبر بد گفتن و انکار کردن اونا! فک میکنن اعتقاد و دین و اینا فقط واسه فقیراس و نشونه ی اُمّل بودنه! چقد بدبختن اینجور آدماااا که کم هم نیستن البته!