...follow your dreams

...follow your dreams

از وبلاگی که دوسش داشتم اسباب کشی کردم اینجا...
وبلاگ سابقم این بود:
www.chibudimchishodim.mihanblog.com
بیشتر از دو سال اونجا پست گذاشتم و خاطراتمو به اشتراک گذاشتم اما حالا بنا به دلایلی اینجام!
یه مثلا کارمندی هستم که لیسانس زبان دارم و خل شدم و میخوام دوباره کنکور بدم و به آرزویی که تو بچگیم داشتم برسم! به اینم اعتقاد دارم که ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه س، ولی خیلی با این کنار نمیام که خواستن توانستن است!

کلمات کلیدی
بایگانی

555. و بالاخره... :)

سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۸، ۱۱:۲۰ ب.ظ

تقریبا دو سال پیش بود (شایدم بیشتر) که اون خمیرهای ژله ای مانند/ ژله های خمیر مانند :) (slime) تازه تو اینستا مد شده بود و هی از صداهاشون فیلم میذاشتن این خارجی ها و من که حتی اون موقع اسمشم نمیدونستم در به در دنبالشون می گشتم که فقط یبار بتونم بهشون دست بزنم... اونقدر پیدا نکردم که به کل یادم رفت و دیروز خواهرزاده ی همسایه مون داشت از سفرشون به مشهد تعریف میکرد که یهو گفت از این اسلایم ها هم خریدم... و بالاخره به آرزوم رسیدم و کلی باهاش بازی کردم :)

یکی از دخترای همسایه مون منو توی یه گروهی تو تلگرام عضو کرد و گفت اگه دوستاتو اینجا اد کنی فلان قدر پول میدیم و خلاصه کلی اصرار کرد و منم قبول کردم و چند نفری از دوستامو اونجا اد کردم... از اونجایی که اون گروه هیچ پست مفیدی نمیذاره و دختر همسایه مون با این اصرارش منو مسخره ی دوستام کرده که هی میپرسن که این دیگه چه گروهیه و اینا، قسم خوردم تا از این دختر پول نگیرم ولش نکنم... الان دو سه روزه هی دارم شماره کارتمو براش میفرستم و میگم چی شد پس پول من... اینقد سیریش میشم که یا از جیب خودش پول بهم بده یا دیگه غلط بکنه و به من اصرار نکنه کاری رو که نمیخوام انجام بدم! بچه پررو هنوز نفهمیده با کی درافتاده :)


میلاد دو سه روزه هی میاد ازم میخواد اسم های مختلف (بیشتر اسم دخترانه) رو براش به کره ای بنویسم! دیگه کلافه شدم و گفتم میلاد باز چی خالی بستی تو اینترنت؟ این دخترا کی ان که علاقه پیدا کردن اسمشون به کره ای نوشته بشه؟! الان تو دوراهی گیر کردم که آیا برم تو گروهش به دوستاش بگم خالی بسته یا یه مدت ازش باج بگیرم و سکوت کنم؟! بالاخره زندگی خرج داره دیگه :)


یکی از وبلاگ نویس ها(ی عزیز) که اسمشو نمیگم :) چند شبه داره میاد تو خوابم... یا اون حرفی داره که میخواد به من بزنه، یا من حرفی دارم بهش بزنم... خلاصه که اگه به این اومدن هاش ادامه بده یهو عاشقش میشم و کار میدم دست دوتاییمون ها... حالا فوری فک نکنین که طرف آقاس، ما دخترا معمولا عاشق دخترای دیگه هم میشیم :)


هنوز فلفل دلمه ای هایی که کاشتم خبری ازشون نیست... میگن خیلی طول میکشه جوونه بزنه... خدا کنه دونه ها زیر خاک نمرده باشن هرچقد طول بکشه صبر میکنم :)

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۱/۲۰
بی نام

نظرات  (۶)

عمراً پولتو بده.
من اون قسمتی که ملت اَدم کنن تو گروه و کانال غیرفعال کردم که نتونن. اعصاب این چیزا رو ندارم.
پاسخ:
حالا زورمو میزنم... نتونم بگیرم از حلقوم دختر همسایه مون می کشم بیرون... من به اعتبار حرف اون، اونهمه آدم ریختم توی اون گروهه! یعنی پولش میکنم :))
عاشق من که هستی:)
ولی عاشق کسی که تو خواب میبینی نشو:)
خودتم نزن به اون راه :) 
پاسخ:
خب میخوام بیشتر عاشقت شم :)

میخوام عاشقش نشم ولی هر شب میاد تو خوابم... چیکارش کنم خووو :))
زهرا چفین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
سلام چه عجب از این ورا؟! :)
مامان میدونه خودش دسته‌گل میگیره :))
چاکریم
پاسخ:
ایول به این مادر روشن فکر :)
درسته قول داده بودم دیگه به خوابت نیام اما نمیشه. چی کار کنم:))

و بالاخره مطلبت خوب بود. لبخندیِ‌مان کردی. بعضی از بلاگرا با نوشتن اینطوری از روزمرگی هاشون، خیلی خیلی خوب خودشونو نشون میدن و خیلی خیلی بیشتر از دیگران، باور پذیر میشن. باورپذیر بودنت برای مخاطبانتو بهت تبریک میگم...

پاسخ:
مادرتون میدونن که میرین تو خواب دختر مردم یا برم بهشون بگم؟! :)

و بالاخره خوشحالم که باعث لبخندتون بود این مطلب و بسیار ممنونم :)
سعی کن شبا زیاد غذا نخوری کابوس نبینی
امیدوارم در حد یه خواب شبانه باقی بمونه.
تو گناه داری زهرا:) 
پاسخ:
راستش من معمولا سر شب غذا میخورم وتا بخوابم کلا هضم شده رفته :)

چه گناهی دختر... مگه بده مثلا عاشق تو بشم؟! :)

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.